رایلی دختر 11 ساله و شادی است که بخاطر شرایط خانوادگی، مجبور می شود به همراه پدر و مادرش به شهر سان فرانسیسکو نقل مکان کند. رایلی در این شهر جدید باید دوستان جدید پیدا کرده و وضعیت خودش را با این محیط تطبیق دهد. با این‌حال 5 احساس مهم ذهن او شامل "خوشی"، "ناراحتی"، "خشم"، "ترس" و "انزجار" قادر نیستند در موقعیت جدیدی که رایلی در آن قرار گرفته مدیریت همیشگی شان را بر ذهن او داشته باشند و دائما در حال کشمکش هستند، اما...

A struggling salesman takes custody of his son as he's poised to begin a life-changing professional career.

روایتی هنرمندانه از داستان آشنایی و رابطه عاطفی فیزیکدان مشهور، «استیون هاوکینگ» و همسرش...

اولین داستان جیمز باند ماموریتی بود به مقصد ماداگاسکار که در این ماموریت او در پی یک تروریست به نام مولاکاست. همه چیز بر طبق برنامه پیش نمیرود و باند برای اینکه بتواند به مخفی گاه تروریستها نفوذ کند تصمیم میگیرد که موضوع را بدون دخالت Mi6 بررسی کند...

سه سال از آغاز جنگ کلونها گذشته است و شوالی‌های «جدای»، «ابی وان کنوبی» و «آناکین اسکای واکر» به‌سختی جنگیده‌اند. «آنا کین» (کریستین) که به طور پنهانی با «سناتور پادمه» (ناتالی پورتمن) ازدواج کرده، از ترس از دست دادن او و تحت فشار «صدراعظم پالپاتاین» (مک دیرمید) و دوستی کنوبی (ایوان مک گریگور) تصمیم می‌گیرد به نیروی تاریکی بپیوندد...

قاتل سریالی دیوانه و دگرآزار که وسواس زیادی به آموزش ارزش زندگی به قربانیان خود می‌دهد، افراد از نظر اخلاقی خیره سر را می‌رباید. پس از دستگیری، آن‌ها باید با انتخاب‌های غیرممکن در یک بازی وحشتناک بقا روبرو شوند. قربانیان باید برای به دست آوردن دوباره زندگی خود بجنگند یا در حین تلاش بمیرند...

کنای، اسکیمویی شکارچی است که به همراه دو برادرش سیتکا و دیناهی زندگی می‌کند. او به سن بلوغ نزدیک می‌شود و طبق رسوم قبیله ارواح نشان مقدسی را برای او در نظر می‌گیرند که سرمشق او برای ادامه زندگی باشد. نشانی که توسط جادوگر قبیله به او داده می‌شود. در حالی که کنای منتظر نشان شجاعت یا چیزی شبیه آن است نشان خرس که نشانه عشق است به او داده می‌شود. کنای که از این موضوع ناراحت است وقتی دزدیده شدن غذاهای دیناهی توسط خرس را می‌بیند به دنبال خرس می‌رود و برادرانش هم به دنبال او می‌روند آن‌ها با خرس درگیر می‌شوند و سیتکا برادر بزرگتر برای نجات آن دو خود را فدا می‌کند و کشته می‌شود. کنای برای انتقام به دنبال خرس می‌رود و خرس را می‌کشد ولی توسط یک جادو از طرف ارواح به خرس، حیوانی که او از آن بسیار متنفر بود، تبدیل می‌شود. اکنون برای نجات از این شرایط باید کارهایی بکند که داستان این کارتون را رقم خواهد زد…

«برایان او کانر» (پاول واکر) و «دامنیک تورتو» (وین دیزل) دوباره در مقابل قانون قرار می‌گیرند. برایان و «میا تورتو» که دامنیک را از حبس فراری داده‌اند، اکنون به هر راهی می‌زنند تا از پلیس بگریزند. اکنون آن‌ها به «ریو د جانریو» بازگشته‌اند تا آخرین مسابقه را برای آزادی‌شان انجام دهند. بعد از آماده کردن تیمی از رانندگان برتر، آن‌ها در میابند تاجر فاسدی که درپی کشتن آن‌هاست، به دنبالشان است. از طرفی دیگر مأمور فدرال سرسختی بنام «لوک هابز» (دووین جانسون) نیز در تعقیب آن‌هاست...

Dave Lizewski is an unnoticed high school student and comic book fan who one day decides to become a super-hero, even though he has no powers, training or meaningful reason to do so.

زمانی که مشخص می شود سازمان IMF مسئول انفجار در کرملین بوده است‌، تصمیم گرفته می شود تا این سازمان برای همیشه تعطیل شود، اما ایتان و گروه جدیدش برای اثبات بی‌گناهی و پاك كردن نام سازمان خود از این اتهام، بر خلاف دستورات مقامات بالاتر وارد یک عملیات می‌شوند.

زندگی تونی استارک توسط تروریست مخوف از هم متلاشی می شود و او تصمیم می گیرد که دوباره زندگی جدیدی را آغاز کند همه چیز را از نو بسازد …

بعد از نابودی منطقه ی دوازده و فرار کتنیس و دوستانش از دست کاپیتول، آن ها به منطقه ی سیزده می روند که در زیر زمین جای گرفته شده. جنگ و شورش در منطقه های دیگر بر علیه کاپیتول بالا گرفته و تنها امید و سمبل مردم کتنیس است که به عنوان ماکینجی (مرغ مقلد) باید زنده بماند، اما کتنیس هدف های دیگری هم دارد که یکی از آن ها نجات پیتاست...

بعد از اینکه افسران پلیس «اشمیت» و «جنکو» ماموریت شان را در دبیرستان به پایان می رسانند، موقعیتی برای این دو بوجود می آید که برای حل یک پرونده بعنوان مامورین مخفی وارد کالج شوند...

بیست و دو سال بعد از اتفاقات فیلم پارک ژوراسیک، اکنون «ایسلا نوبلار» یک پارک جدید از دایاناسور ها بنام «دنیای ژوراسیک» ساخته است.در این پارک دایناسوری با تغییرات ژنتیکی بوجود می آید که از تی رکس بزرگتر است و …

در سال ۱۹۷۳ یک سازمان مرموز معروف به (مونارچ) یک جزیره دورافتاده و پر رمز و راز را پیدا می‌کند که حدس می‌زند این جزیره زادگاه گونه‌های جانوری جدید می‌باشد. آن‌ها کشف می‌کنند که کینگ کونگ در مرکز یک نبرد برای سلطه بر آن جزیره است.

گرو که به همراه سه دخترش (که در سری اول به فرزندی گرفت)، زندگی جدیدی را با لوسی (که در سری دوم با او آشنا شد) آغاز کرده، قصد دارد تا تمام شرارت‌های پیشین خود را کنار بگذارد و به زندگی‌اش به‌طور عادی ادامه دهد. همه چی به خوبی پیش می‌رود تا اینکه سر و کله برادر دوقلویش درو که بسیار دلرباتر، خوش قیافه تر و موفق‌تر از گرو است پیدا می‌شود. و این دو برادر با هم همراه می‌شوند تا آخرین شرارتشان را انجام بدهند.

After the birth of Renesmee, the Cullens gather other vampire clans in order to protect the child from a false allegation that puts the family in front of the Volturi.

Upon learning that he has to come out of retirement to steal 50 cars in one night to save his brother Kip's life, former car thief Randall "Memphis" Raines enlists help from a few "boost happy" pals to accomplish a seemingly impossible feat. From countless car chases to relentless cops, the high-octane excitement builds as Randall swerves around more than a few roadblocks to keep Kip alive.

The King of Far Far Away has died and Shrek and Fiona are to become King & Queen. However, Shrek wants to return to his cozy swamp and live in peace and quiet, so when he finds out there is another heir to the throne, they set off to bring him back to rule the kingdom.

When Bella Swan moves to a small town in the Pacific Northwest, she falls in love with Edward Cullen, a mysterious classmate who reveals himself to be a 108-year-old vampire. Despite Edward's repeated cautions, Bella can't stay away from him, a fatal move that endangers her own life.