یک گروه از جستجو گران با استفاده از یک سیاه چاله که به تازگی کشف شده است توانستند محدودیت های انسان در سفر های فضایی را از بین ببرند و امکان سفر به مکان های دورتر را فراهم آورند …
داستان در مورد پسری به نام هری پاتر است که پیش خاله و شوهر خالهاش زندگی میکند، زیرا پدر و مادرش سالها قبل در یک تصادف کشته شدهاند. هری پاتر که در این ۱۰ سال زندگی پیش خانوادهٔ دورسلی تحقیر را تحمل کرده، با افشای یک راز توسط فردی عجیب، ناگهان خود را جادوگری مییابد که بزرگترین جادوگر قرن را از بین برده است. امّا این جادوگر که ولدمورت نام دارد هنوز نابود نشده است و کمر به قتل پسری بسته است که زنده ماند.
داستان دختر قهرمانی که به خاطر بیماری پدرش در زمان حمله مغولها به چین، خود را به شکل پسر در میآورد و مخفیانه به جای پدر وارد ارتش میشود...
هری پاتر دومين سال تحصيلیاش را در مدرسه جادوگری هاگوارتز شروع میکند اما يک موجود اسرار آميز در مدرسه در کمين اوست. صداهای شيطانی از ديوارها بگوش میرسند و حوادث وحشتناکی در هاگوارتز اتفاق میافتد.
Tokyo schoolgirl Hiromi and her friends engage in a practice known as enjo kosai, or "compensated dating", where older men pay young girls for dates. Hiromi plunges deeper into this world to raise money for an expensive ring.
هری پاتر در سال ششم هاگوارتز تحصیل میکند. او کتاب معجون سازی دست دومی را پیدا میکند که صاحب قبلی آن شخصی به نام «شاهزادهٔ دورگه» است. هری برای اولین بار کلاسهای خصوصی با دامبلدور دارد که در آنها به مرور و بازبینی خاطرات لرد ولدمورت میپردازند.
«جیک هویت» (هوک) پلیس تازه کاری است که می خواهد به بخش ضد قاچاق مواد مخدر پلیس لس آنجلس به فرماندهی «سرگرد آلونزو هریس» (واشینگتن) بپیوندد. «هریس» قبول کرده که پیش از پیوستن «جیک» به واحدش، او را امتحان کند و یک روز هم راه هم سوار بر ماشین پلیس اش شهر را زیر پا بگذارند...
Two lost souls visiting Tokyo -- the young, neglected wife of a photographer and a washed-up movie star shooting a TV commercial -- find an odd solace and pensive freedom to be real in each other's company, away from their lives in America.
The quiet life of a mother and her young son living on a farm in Hokkaido is changed by the arrival of a man who ignites flames of romance in the heart of the mother and shows her boy the importance of grit and kindness, but then he leaves with the autumn wind.
A teenager who's lived a sheltered life because she's allergic to everything, falls for the boy who moves in next door.
تیمی متشکل از “آنا” و “کریستُف” در یک سفر برای نجات “آلسا” خواهر آنا به اورست می روند که در مسیر سفر به یک آدم برفی خنده دار به اسم “اولاف” برخورد می کنند که به وسیله ی طلسمِ یخ زدگی پادشاه ظالم تا ابد در زمستان دام افتاده است
Every year in the ruins of what was once North America, the nation of Panem forces each of its twelve districts to send a teenage boy and girl to compete in the Hunger Games. Part twisted entertainment, part government intimidation tactic, the Hunger Games are a nationally televised event in which “Tributes” must fight with one another until one survivor remains. Pitted against highly-trained Tributes who have prepared for these Games their entire lives, Katniss is forced to rely upon her sharp instincts as well as the mentorship of drunken former victor Haymitch Abernathy. If she’s ever to return home to District 12, Katniss must make impossible choices in the arena that weigh survival against humanity and life against love. The world will be watching.
پس از اینکه حافظه توماس پاک می شود، وی خود را به عنوان یکی از اعضای گروهی می بیند که در مارپیچی گرفتار شده اند و باید به کمک دیگر اعضا راه فرار خود از وضعیت کنونی را هموار کنند اما...
Willy Wonka – chock-full of ideas and determined to change the world one delectable bite at a time – is proof that the best things in life begin with a dream, and if you’re lucky enough to meet Willy Wonka, anything is possible.
تقریباً ۵۰۰۰ سال پس از اینکه به او قدرتهای بی حد و حصر خدایان مصری داده شد و به موازات آن خیلی سریع زندانی شد، بلک آدام از مقبره زمینی خود آزاد میشود و آماده است تا شکل منحصربهفرد خود از عدالت را در دنیای مدرن به نمایش بگذارد.
«سام» یک دانش آموز دبیرستانی است که پدرش به مناسبت فارغالتحصیلی برای او یک اتومبیل کامروی دست دوم خریده است. سام از این موضوع بسیار خوشحال است اما در ادامه متوجه میشود اتومبیل او در واقع یک روبات تغییر شکل دهنده به نام «بامبلی» است که به یک گونه از روباتهای فرا زمینی به اسم «اتوبوت» تعلق دارد...
The story contrasts the life of two doctors, former classmates and now both assistant professors at Naniwa University Hospital in Osaka. The brilliant and ambitious surgeon Goro Zaizen stops at nothing to rise to a position of eminence and authority, while the friendly Shuji Satomi busies himself with his patients and research.
Routinely exploited by her wicked stepmother, the downtrodden Samantha Montgomery is excited about the prospect of meeting her Internet beau at the school's Halloween dance.
رادنی هیچ گاه نتوانسته از قطعات خوبی برخوردار شود و همیشه پدر ظرفشویش مجبور بوده قطعات یدکی کهنهی دیگران را برایش بیاورد. رادنی دو آرزو دارد، اولین آرزوی او تغییر دنیا و ایجاد محل بهتر برای رباتهاست و دومین آرزوی او ملاقات با مخترع بزرگ «بیگ وِلد» میباشد. رادنی که علاقه زیادی به اختراع دارد ربات اعجوبهای درست میکند که کارهای جالبی از او سر میزند و برای نشان دادن کارش به بیگ وِلد تصمیم میگیرد به «روبوتسیتی» برود. اما وقتی به آنجا میرسد متوجه میشود که شهر رؤیاییاش به دست «رچت» افتاده و او تصمیم دارد که تمام رباتهای رده پایین را از بین ببرد و فروش قطعات دست دوم را متوقف سازد. همچنین «رچت» در حال ساختن روباتهای پیشرفته است و میخواهد نسلی قدرتمند را جایگزین نسل فعلی کند. رادنی وقتی میفهمد که اوضاع از چه قرار است به گروهی از رباتهای از کار افتاده میپیوندد و با خلاقیتی که دارد دست به ترمیم همهی رباتها میزند و برای بهدست آوردن قطعههای یدکی مجبور به مبارزه با «رچت»میشود و…
In a dystopian future, Dredd, the most famous judge (a cop with instant field judiciary powers) is convicted for a crime he did not commit while his murderous counterpart escapes.