فیلم فهرست شیندلر، داستان واقعی مقطعی از زندگی «اسکار شیندلر»، سرمایه دار آلمانی در خلال جنگ جهانی دوم است. اسکار شیندلر در ابتدا با استفاده از شرایطی که جنگ فراهم آورده بود، یهودیان را به عنوان کارگر برای کارخانه اش انتخاب می‌کند تا پول کمتری برای استخدام کارگر داده باشد و درآمد بیشتری بدست آورد. او نیز مانند سران حزب نازی فردی فرصت طلب و اهل عیش و نوش است. او به طور پیوسته در تلاش است تا با سران نازی ارتباط برقرار کند تا در این شرایط بیشترین نفع را ببرد.

«راوی» (نورتن)، جوانی پریشان حال پی می برد که به کمک مشت بازی با دست های برهنه، بیش از هر زمان دیگری احساس زنده بودن می کند. او و «تایلر دردن» (پیت) که به دوستانی صمیمی تبدیل شده اند، هفته ای یک بار با هم ملاقات می کنند تا با هم مشت بازی کنند. در حالی که افراد دیگری هم به باشگاه شان می پیوندند، محفل شان به رغم آن که رازی است بین شرکت کننده هایش، شهرت و محبوبیت یک باشگاه زیرزمینی را پیدا می کند.

دام کاب (بازیگری لئوناردو دی کاپریو) یک دزد ماهر در استخراج اسرار ارزشمند مورد نیاز سازمان‌های جاسوسی و شرکت‌های تجاری و چندملیتی است. توانایی او در این است که هنگامی که دیگران در خواب هستند و ذهنشان در آسیب پذیرترین وضعیت است اسرار کلیدی آنان را از درون رویاهایشان ربوده و در دنیای بیرون از خواب، این اسرار را به خریداران متقاضی عرضه می‌کند. یکی از مشتریان وی به او پیشنهادی می دهد که نمی تواند جواب منفی به او دهد، به همین خاطر گروهی را جمع می کند تا...

تونی مونتانا (ال پاچینو) مهاجر کوبایی که به امریکا امده است با دوستش منی (استیون بائور) وارد دسته های مافیایی قاچاق مواد مخدر می شوند. او عاشق الویرا (میشل فایفر)، دوست دختر رئیسش، می شود. او به سرعت به قدرت می رسد و رئیسش را از سر راه کنار می زند. پس از ازدواج با الویرا با وارد کردن مستقیم کوکائین از کوبا یک امپراطوری بنا می کند. دوستان بلندپایه و با نفوذ او در کوبا به مشکلی بر خورده اند که حل ان را به تونی می سپارند اما تونی نمی تواند انرا مرتفع کند. منی بدون اجازه او و پنهانی با خواهر تونی ازدواج کرده است. تونی خواهرش را خیلی دوست دارد و اجازه نمی دهد هیچ مردی با او رابطه برقرار کند. همزمانی این اتفاقات برای تونی بسیار گران تمام می شود…

غلاف تمام فلزی (به انگلیسی: Full Metal Jacket) فیلمی در ژانر جنگی ساختهٔ استنلی کوبریک در سال ۱۹۸۷ (میلادی) است. واحد جذب نیروی نیروی دریائی ایالات متحد، کارولینای جنوبی. گروهبان توپخانه، «هارتمن» (ارمی) گروهی داوطلب تازه کار را می‌پذیرد و برای آنان نام‌های جدید انتخاب می‌کند، مثلاً به یکی از آنان، «سرباز جوکر» (موداین) و دیگر «سرباز کابوی» (آرلیس هوارد) می‌گوید، و با خشونت و بددهنی به آنان می‌فهماند که باید هشت هفته آموزشی را به همین ترتیب سر کنند.

داستان این فیلم با تمرکز روی جولیوس رابرت اوپنهایمر، به ماجرای گروهی از دانشمندان پروژه‌ی منهتن می‌پردازد که بمب‌های اتم استفاده‌شده در شهرهای هیروشیما و ناکازاکی کشور ژاپن را برای ارتش آمریکا تولید کردند. تسلیم امپراطوری ژاپن در پی بمباران اتمی، به جنگ اقیانوس آرام خاتمه داد.

From the moment she glimpses her idol at the stage door, Eve Harrington is determined to take the reins of power away from the great actress Margo Channing. Eve maneuvers her way into Margo's Broadway role, becomes a sensation and even causes turmoil in the lives of Margo's director boyfriend, her playwright and his wife. Only the cynical drama critic sees through Eve, admiring her audacity and perfect pattern of deceit.

شکار فیلمی درام دانمارکی به کارگردانی توماس وینتربرگ و با بازی مدس مایکلسن است. داستان در یک روستای کوچک دانمارکی در اطراف کریسمس رخ می‌دهد، و به دنبال آن زندگی یک مرد که هدف هیستری جمعی پس از این که به اشتباه متهم به تجاوز جنسی به یک کودک شده است را نشان می‌دهد

Jerry, a small-town Minnesota car salesman is bursting at the seams with debt... but he's got a plan. He's going to hire two thugs to kidnap his wife in a scheme to collect a hefty ransom from his wealthy father-in-law. It's going to be a snap and nobody's going to get hurt... until people start dying. Enter Police Chief Marge, a coffee-drinking, parka-wearing - and extremely pregnant - investigator who'll stop at nothing to get her man. And if you think her small-time investigative skills will give the crooks a run for their ransom... you betcha!

داستان این کتاب و فیلم در مورد مردی است که همسرش را در پنجمین سالگرد ازدواجشان گم می‌کند اما تمام انگشت‌ها به سمت او نشانه می‌رود به طوری که لقب قاتل زنان به وی داده می‌شود...

مردی به شهری وارد می‌شود که برادرش در آنجا کلانتر است. اما برادرش در حقیقت سارقی است که پای کلانتر را شکسته و او را به قصد مرگ رها کرده است. آنها علیه یک بارون محلی با هم متحد می‌شوند و...

سه اعجوبه که هر کدام در زمینه‌ای متفاوت نابغه‌اند، بهمراه مادرشان در یک خانه زندگی می کنند. پدرشان هم که مدت‌ها پیش ترکشان کرده، اکنون بازگشته است تا مسائل را روبه راه کند.

فیلم سینمایی «دنیای کامل» به تهیه کنندگی و کارگردانی کلینت ایستوود محصول سال ۱۹۹۳ کشور امریکاست. فیلم نامه این درام حادثه‌ای را جان لی هنکاک نگاشته است و کوین کاستنر، کلینت ایست وود، لورا درن، ت. ج. لاودر، کیت سارابایکا، لیوبورمستر، پل هیوثیت و برادلی ویتفورد بازیگران اصلی آن هستند. داستان فیلم «دنیای کامل» در دالاس کانتی، هالووین سال ۱۹۶۳ رخ می‌دهد، حول و حوش سفر مرگ «کندی» به تگزاس، یک زندانی فراری به نام بوچ، پسر بچه‌ای به نام فیلیپ را به گروگان می‌گیرد. اما خیلی زود رابطه‌ای نزدیک میان این دو شکل می‌گیرد که با کشته شدن ناخواستهٔ زندانی به دست پلیس، فرجامی تلخ می‌یابد./. منبع : وکی پدیا فارسی

When a beautiful first-grade teacher arrives at a prep school, she soon attracts the attention of an ambitious teenager named Max, who quickly falls in love with her. Max turns to the father of two of his schoolmates for advice on how to woo the teacher. However, the situation soon gets complicated when Max's new friend becomes involved with her, setting the two pals against one another in a war for her attention.

On December 12, 1969, a bomb kills 17 people at the Piazza Fontana national bank in Milan, Italy, marking the beginning of the Years of Lead. Local anarchists are scapegoated for the massacre by police and the media, but a lone prosecutor uncovers a conspiracy of far-right groups, corrupt secret services, and other interests that seek to undermine democracy.

A recently released patient from a mental institution returns home with her sister, only to face disturbing events between her stepmother and the ghosts haunting their house – all of which are connected to a dark past in the family's history.

Irish Republican Army member Fergus forms an unexpected bond with Jody, a kidnapped British soldier in his custody, despite the warnings of fellow IRA members Jude and Maguire. Jody makes Fergus promise he'll visit his girlfriend, Dil, in London, and when Fergus flees to the city, he seeks her out. Hounded by his former IRA colleagues, he finds himself increasingly drawn to the enigmatic, and surprising, Dil.

Axel Foley returns to the land of sunshine and palm trees to investigate the near-fatal shooting of police Captain Andrew Bogomil. With the help of Sgt. Taggart and Det. Rosewood, they soon uncover that the shooting is associated with a series of "alphabet" robberies masterminded by a heartless weapons kingpin—and the chase is on.

Frank Drebin is persuaded out of retirement to go undercover in a state prison. There he has to find out what top terrorist, Rocco, has planned for when he escapes. Adding to his problems, Frank's wife, Jane, is desperate for a baby.

A group of college friends get together for a murder mystery weekend, but what starts as a little friendly game gets dark and bloody when they start actually being murdered.