فارست گامپ مادرزاد دچار اختلالاتی ذهنی و جسمی است. در کورکی به طور معجزه اسایی توانایی راه رفتن را بدست می آورد اما همچنان ضریب هوشی اش بسیار از حد نرمال پایینتر است. مادرش با تلاش فراوان او را به مدرسه می فرستد. بر اساس سلسله ای از حوادث به موفقیتهایی بزرگ دست پیدا می کند. به جنگ ویتنام می رود و به عنوان قهرمانی دست پیدا می کند. و حتی عاشق می شود.
سال ۱۹۵۴ تدی دنیلز، یک مارشال امریکایی، برای تحقیق در مورد ناپدید شدن یکی از بیماران بیمارستان روانی اشکلیف به جزیره شاتر می رود. تدی با تحقیقات زیرکانه و مهارتش، خیلی زود سر نخی از معما بدست می آورد...
آخرین قسمت از سری فیلمهای هری پاتر، در جایی آغاز میشود که هری، رون و هرمیون به دنبال یافتن و نابود کردن سه هورکراکس باقی ماندهی ارباب تاریکی هستند، اشیاء جادوییای که عمری جاویدان را برای او به ارمغان آوردهاند. اما با آشکار شدن یادگاران مرگ، و اطلاع یافتن لرد ولدمورت از هدف هری و دوستانش، نبرد عظیمی آغاز میشود.
هری سومین سال را در مدرسه هاگوارتز سپری میکند و مشکلات جدیدی در انتظار او هستند. قاتل محکوم، سیریوس بلک از زندان جادوگران گریخته است و اکنون به دنبال هری میآید.
A wealthy entrepreneur secretly creates a theme park featuring living dinosaurs drawn from prehistoric DNA. Before opening day, he invites a team of experts and his two eager grandchildren to experience the park and help calm anxious investors. However, the park is anything but amusing as the security systems go off-line and the dinosaurs escape.
Loosely based on the true-life tale of Ron Woodroof, a drug-taking, women-loving, homophobic man who in 1986 was diagnosed with HIV/AIDS and given thirty days to live.
رمی حس بسیار پیشرفته ای از بویایی و چشایی دارد. و این چیزی است که زندگی را برای موجودی که به عنوان یک موش آشغال خور شناخته میشود، مشکل میکند!
ولدمورت قویتر شده و قدرتش در حال رشد است. در حال حاضر وزارت سحر و جادو و هاگوارتز در کنترل اوست. هری، رون و هرمیون تصمیم گرفتهاند کار دامبلدور را به پایان برسانند و بقیه جان پیچها را پیدا کنند تا ولدمورت را شکست بدهند. اما برای این سه نفر و بقیهٔ دنیای جادوگری امید کمی باقی مانده است.
هری پاتر در مقطع پنجم دروس هاگوارتز است. وزارت سحر و جادو باور نمیکند که لرد ولدمورت بازگشته است و از این جهت هری پاتر و دامبلدور را تحت فشار میگذارد.
هری پاتر دومين سال تحصيلیاش را در مدرسه جادوگری هاگوارتز شروع میکند اما يک موجود اسرار آميز در مدرسه در کمين اوست. صداهای شيطانی از ديوارها بگوش میرسند و حوادث وحشتناکی در هاگوارتز اتفاق میافتد.
زمانی که هلن مشغول نجات دنیا در بیرون از خانه میباشد ، همسر او یعنی آفای شگفتانگیز ، باید از نوزادشان در خانه مراقبت کند. اما در این بین ماجراهای جالبی رخ میدهد که…
داستان فیلم درباره نویسنده ناموفقی است که بعد از استفاده از دارویی عجیب توانایی های ذهنی اش چندین برابر می شود، چندین زبان جدید یاد می گیرد و حتی پایش به وال استریت هم باز می شود. اما...
این انیمیشن دربارهی یک شاهزاده خانم به نام «مریدا» که مهارتهای بالایی در تیراندازی با کمان دارد. روزی او از خانه فرار میکند و به دنبال سرنوشت زندگیاش میرود و در این راه به طور کاملاً اتفاقی باعث ایجاد هرج و مرج در قلمرو پدرش میشود. او تصمیم میگیرد با تکیه بر مهارتهای خودش این مشکل را حل کند...
توانایی و قدرت شزم جادویی هزارساله است که توسط جادوگری به نام ماماراگان به یک نفر در طی هزار سال بخشیده میشود و از قضا این قرعه به نام جوانی کم تجربه به نام بیلی بتسون میافتد که باعث به وجود آمدن ماجراهای فراوانی میشود و…
کارول دانورز تبدیل به یکی از قدرتمندترین قهرمانان جهان شده و در نبردی میانکهکشانی بین دو نژاد فضایی گرفتار میشود و…
در فیلم ونوم 2 بگذارید کارنیج بیاید : ادی براک تلاش می کند تا با زندگی جدید و توانایی ابرانسانی که توسط یک موجود بیگانه در اختیارش قرار گرفته، سازگار شود و در عین حال هم بتواند به خوبی از آن استفاده کند. براک سعی می کند با قاتل زنجیره ای کلتوس کاسدی مصاحبه کند، اما او پس از یک اعدام ناموفق از زندان فرار می کند، دوباره دست به کشتار می زند ...
مندی و الی بهزودی صاحب بچه میشوند. مندی به قدری از این بابت هیجان زده است که دیگر به چیزی اهمیت نمیدهد. دیگو، حالا که مندی صاحب یک خانواده شده است میخواهد او را ترک کند. سید فهمیده است که گروه بهزودی متلاشی میشود میخواهد برای خودش گروهی مستقل تشکیل دهد.
دکتر بروس بنر بخاطر تماس اشتباهی با اشعه گاما، هرگاه که ضربان قلبش بالا میرود، تبدیل به یک غول سبز خشمگین می شود. در همین حال یک سرباز نیز از همین تکنولوژی استفاده می کند تا با او مقابله کند.
مدتها از آخرین باری که لایتینگ مک کوئین موفق شده بود خود را به عنوان سلطان جادهها مطرح کند میگذرد. او اکنون خوشحال از بیرقیب بودنش، قصد دارد تا مدتی را به استراحت و تعمیر فنی خود بپردازد اما رقیب قدیمی و کهنه کار ایتالیایی او به نام فرانچسکو برنولی پیشنهاد شرکت در یک گراند پریکس جهانی را به لایتینگ میدهد و اعلام هم میکند که خودش، قهرمان بیرقیب این مسابقات خواهد بود! لایتینگ که سرش برای مسابقات و کلکل کردن با ماشینهای دیگر درد میکند، به همراه دوست صمیمی خود یعنی «ماتر» آماده میشوند تا به این گراند پریکس که قرار است در شهرهای توکیو، پاریس، پونته کورو و لندن برگزار شود، قدم بگذارند. همه چیز برای لایتینگ و ماتر به خوبی پیش میرود تا زمانی که این دو متوجه میشوند که گراند پریکس جهانی کاملا قانونی برگزار نمیشود و دستهایی پشت پرده است که میخواهد لایتینگ به مقام قهرمانی در این مسابقات نرسد و …
Danila is sixteen. Katya is twice his age. He spends hours watching her from an old shed on the forest. He does not even think about trying to be with her until Danila's father shows up on Katya's doorstep in an attempt to run away from his avalanching problems. Father and son are drawn into turmoil of events where neighbor turns against neighbor, dividing the community, and pushing everyone`s life towards a disaster.