"دون ویتو کورلیونه"، بزرگ یک "خانواده" مافیایی نیویورکی است. وقتی یک گنگستر تحت حمایت "سولوتزو"، یک خانواده مافیایی دیگر، قصد خود را مبنی بر فروش و پخش موادمخدر در سراسر نیویورک اعلام می‌کند، مشکلات شروع می‌شود. دون ویتو مخالف این کار است و به پولی که از "باج" و قمارخانه‌ها و غیره درمی‌آورد، راضی است. بنابراین به جانش سوءقصد می‌کنند. سپس سولوتزو، یکی از مشاوران دون ویتو را می‌رباید و او را وادار می‌کند تا پسر دون ویتو را به فروش موادمخدر راضی کند. اما هنگامی‌که سولوتزو خبردار می‌شود که دون ویتو هنوز زنده است، نقشه‌هایش به باد می‌رود …

فیلم فهرست شیندلر، داستان واقعی مقطعی از زندگی «اسکار شیندلر»، سرمایه دار آلمانی در خلال جنگ جهانی دوم است. اسکار شیندلر در ابتدا با استفاده از شرایطی که جنگ فراهم آورده بود، یهودیان را به عنوان کارگر برای کارخانه اش انتخاب می‌کند تا پول کمتری برای استخدام کارگر داده باشد و درآمد بیشتری بدست آورد. او نیز مانند سران حزب نازی فردی فرصت طلب و اهل عیش و نوش است. او به طور پیوسته در تلاش است تا با سران نازی ارتباط برقرار کند تا در این شرایط بیشترین نفع را ببرد.

«اجکوم» (هنکس) سر نگهبان بخش محکومان مرگ یک زندان ایالتی است. یکی از زندانیان، سیاه پوست تنومند و قوی هیکلی به نام «جان کافی» (دانکن) است که به اتهام قتل دو دختر بچه، به اعدام محکوم شده، در حالی که نیروی خارق العاده ی شفابخشی دارد.

«راوی» (نورتن)، جوانی پریشان حال پی می برد که به کمک مشت بازی با دست های برهنه، بیش از هر زمان دیگری احساس زنده بودن می کند. او و «تایلر دردن» (پیت) که به دوستانی صمیمی تبدیل شده اند، هفته ای یک بار با هم ملاقات می کنند تا با هم مشت بازی کنند. در حالی که افراد دیگری هم به باشگاه شان می پیوندند، محفل شان به رغم آن که رازی است بین شرکت کننده هایش، شهرت و محبوبیت یک باشگاه زیرزمینی را پیدا می کند.

دام کاب (بازیگری لئوناردو دی کاپریو) یک دزد ماهر در استخراج اسرار ارزشمند مورد نیاز سازمان‌های جاسوسی و شرکت‌های تجاری و چندملیتی است. توانایی او در این است که هنگامی که دیگران در خواب هستند و ذهنشان در آسیب پذیرترین وضعیت است اسرار کلیدی آنان را از درون رویاهایشان ربوده و در دنیای بیرون از خواب، این اسرار را به خریداران متقاضی عرضه می‌کند. یکی از مشتریان وی به او پیشنهادی می دهد که نمی تواند جواب منفی به او دهد، به همین خاطر گروهی را جمع می کند تا...

کارگاه بازنشسته سانفرانسیسکویی که مبتلا به ترس از بلندی نیز است، در حال بررسی رفتار عجیب همسر دوست قدیمی خود است و در همین حال به صورت نگران کننده ای به او علاقه مند می شود.

Every second of every day, from the moment he was born, for the last thirty years, Truman Burbank has been the unwitting star of the longest running, most popular documentary-soap opera in history. The picture-perfect town of Seahaven that he calls home is actually a gigantic soundstage. Truman's friends and family - everyone he meets, in fact - are actors. He lives every moment under the unblinking gaze of thousands of hidden TV cameras.

غلاف تمام فلزی (به انگلیسی: Full Metal Jacket) فیلمی در ژانر جنگی ساختهٔ استنلی کوبریک در سال ۱۹۸۷ (میلادی) است. واحد جذب نیروی نیروی دریائی ایالات متحد، کارولینای جنوبی. گروهبان توپخانه، «هارتمن» (ارمی) گروهی داوطلب تازه کار را می‌پذیرد و برای آنان نام‌های جدید انتخاب می‌کند، مثلاً به یکی از آنان، «سرباز جوکر» (موداین) و دیگر «سرباز کابوی» (آرلیس هوارد) می‌گوید، و با خشونت و بددهنی به آنان می‌فهماند که باید هشت هفته آموزشی را به همین ترتیب سر کنند.

دکتر هاوارد سرپرست یک کلینیک است که کار آن پاک کردن آن دسته از خاطرات افراد است که دوست ندارند آنها را در ذهن خود داشته باشند. کلینیکی که اغلب زوجها خصوصاً در روزهای نزدیک به ولنتاین به آن مراجعه می‌کنند تا خاطرات بدی را که از هم در ذهن خود دارند پاک کنند. تکنیسینهای کلینیک ابتدا مکان خاطرات مورد نظر را که به صورت لکه‌های روشنی روی مغز نمودار می‌شود، شناسایی کرده و سپس به محو کردن آن لکه‌های نور می‌پردازند. ابتدا کلمنتاین و سپس جول آگاهانه تصمیم به پاک کردن خاطرات مشترکشان می‌گیرند، اما حتی بعد از فراموشی یکدیگر....

داستان «جوکر» در دهه‌ی ۱۹۸۰ میلادی روی می‌دهد و زندگی «آرتور فلک» استند-آپ کمدین شکست‌خورده‌ای را روایت می‌کند که با طرد شدن از سوی جامعه به دنیای زیرزمینی جنایت‌ در شهر گاتهام گرایش پیدا می‌کند.

در دهه 1980 ایتالیا، عشقی بین یک دانش آموز هفده ساله و مرد مسن تری که به عنوان دستیار پژوهشی پدرش استخدام شده بود، شکوفا شد.

داستان این فیلم با تمرکز روی جولیوس رابرت اوپنهایمر، به ماجرای گروهی از دانشمندان پروژه‌ی منهتن می‌پردازد که بمب‌های اتم استفاده‌شده در شهرهای هیروشیما و ناکازاکی کشور ژاپن را برای ارتش آمریکا تولید کردند. تسلیم امپراطوری ژاپن در پی بمباران اتمی، به جنگ اقیانوس آرام خاتمه داد.

هتل بزرگ بوداپست یک فیلم در ژانر کمدی محصول سال ۲۰۱۴، به نویسندگی و کارگردانی وس اندرسن است. در سال ۱۹۳۰ که دولتی فاشیست در حال قدرت‌گرفتن است و شعلهٔ جنگ در حال روشن‌شدن، هتل بزرگ بوداپست به‌واسطهٔ تلاش فراوانِ مهماندار و شاگردش، به یکی از برترین تفریحگاه‌های اروپا تبدیل شده‌است. یکی از مشتریان همیشگی هتل می‌میرد و یک نقاشی ارزشمند به مهماندار می‌رسد. با این اتفاق، همه چیز تغییر می‌کند.

آملی یک دختر جوان تنهاست. نه فقیر است نه ثروتمند نه زشت است نه زیباست، معمولی است. با یک خانهٔ معمولی و یک شغل معمولی یعنی کار در یک کافه. زندگی اش آرام و کسالت بار از کنارش می‌گذرد با این حال او خوشحال و مسرور است. هر چه باید تجربه کرده ولی لذتی نبرده. آملی همچنان طالب تنهایی است او خود را با سوالات احمقانه سرگرم می‌کند تا اینکه اتفاقی رخ می‌دهد که زندگی آملی را دچار دگرگونی می‌کند...

داستان این کتاب و فیلم در مورد مردی است که همسرش را در پنجمین سالگرد ازدواجشان گم می‌کند اما تمام انگشت‌ها به سمت او نشانه می‌رود به طوری که لقب قاتل زنان به وی داده می‌شود...

Jerry, a small-town Minnesota car salesman is bursting at the seams with debt... but he's got a plan. He's going to hire two thugs to kidnap his wife in a scheme to collect a hefty ransom from his wealthy father-in-law. It's going to be a snap and nobody's going to get hurt... until people start dying. Enter Police Chief Marge, a coffee-drinking, parka-wearing - and extremely pregnant - investigator who'll stop at nothing to get her man. And if you think her small-time investigative skills will give the crooks a run for their ransom... you betcha!

یک کارآگاه در مورد مرگ یک پدرسالار خانواده ای عجیب و غریب و مبارز تحقیق می کند.

Grace is a religious woman who lives in an old house kept dark because her two children, Anne and Nicholas, have a rare sensitivity to light. When the family begins to suspect the house is haunted, Grace fights to protect her children at any cost in the face of strange events and disturbing visions.

کلب (دامنال گلسون) برنامه نویس جوانی است که به تازگی در یک مسابقه برنده سفر یک هفته ای به منزل متخصص فرایند CEO به نام یعنی ناتان (اسکار آیزاک) شده است. کلب که به شدت از این اتفاق خوشحال است و این ملاقات را افتخاری برای خود و حرفه اش می داند، پس از رسیدن به ویلای ناتان متوجه می شود که برخلاف انتظارش، وی برای انجام آزمایشی به این ویلا آورده شده است. ناتان در این ویلا موفق به طراحی ربات زنی به نام آوا (آلیشیا ویکاندر) شده است که از هوش مصنوعی فوق العاده ای برخوردار است و کلب نیز باید با ربات ساخته ناتان ارتباط برقرار کند، اما...

فیوریوسای جوان توسط افراد فردی به نام وارولد دمنتوس ربوده می شود. اکنون او باید برای زنده ماندن همه تلاشش را بکند و نقشه ای برای بازگشت به خانه بکشد و...