داستان فیلم در مورد اعضای بیکار خانوادهی بیپولی است که به یک خانوادهی ثروتمند تعدی میکنند اما در مخمصه میافتند.
داستان این فیلم با تمرکز روی جولیوس رابرت اوپنهایمر، به ماجرای گروهی از دانشمندان پروژهی منهتن میپردازد که بمبهای اتم استفادهشده در شهرهای هیروشیما و ناکازاکی کشور ژاپن را برای ارتش آمریکا تولید کردند. تسلیم امپراطوری ژاپن در پی بمباران اتمی، به جنگ اقیانوس آرام خاتمه داد.
داستان «جوکر» در دههی ۱۹۸۰ میلادی روی میدهد و زندگی «آرتور فلک» استند-آپ کمدین شکستخوردهای را روایت میکند که با طرد شدن از سوی جامعه به دنیای زیرزمینی جنایت در شهر گاتهام گرایش پیدا میکند.
«پیتر پارکر» با بازی «تام هالند» به دنبال وقایع «دور از خانه» به قتل «میستریو» با بازی «جیک جیلنهال» متهم است و هویت محرمانهاش توسط «جی. جونا جیمسون» با بازی «جی.کی. سیمونز» در روزنامه «دیلی باگل» فاش شده است. «پیتر پارکر» برای طلب یاری نزد «دکتر استرنج» با بازی «بندیکت کامبربچ» میرود تا بخواهد با طلسمی اجرا کند که مردم به جز نزدیکانش فراموش کنند او «مرد عنکبوتی» است و «میستریو» را از بین برده.
En route to London, Bear discovers at the border checkpoint that his passport is missing a few pages, which may prevent him from traveling to the city with the sports team he manages.
Llewelyn Moss stumbles upon dead bodies, $2 million and a hoard of heroin in a Texas desert, but methodical killer Anton Chigurh comes looking for it, with local sheriff Ed Tom Bell hot on his trail. The roles of prey and predator blur as the violent pursuit of money and justice collide.
پل آتریدیس، پسر یک خانواده اصیل و سخاوتمند است که پس از وقوع اتفاقی ناگوار، وظیفه محافظت از باارزش ترین دارایی و حیاتی ترین عنصر کهکشان در سیاره آراکیس به او سپرده شده است و...
With the help of the "Dragon Sin of Wrath" Meliodas and the worst rebels in history, the Seven Deadly Sins, the "Holy War", in which four races, including Humans, Goddesses, Fairies and Giants fought against the Demons, is finally over. At the cost of the "Lion Sin of Pride" Escanor's life, the Demon King was defeated and the world regained peace. After that, each of the Sins take their own path.
دو نوجوان پاریسی به نامهای مرینت دوپن چنگ و ادریِن اگرست را دنبال میکند که به ترتیب به ابرقهرمانهای لیدی باگ و کت نوآر تبدیل میشوند تا از شهر در برابر شروران محافظت کنند و…
While working underground to fix a water main, Brooklyn plumbers—and brothers—Mario and Luigi are transported down a mysterious pipe and wander into a magical new world. But when the brothers are separated, Mario embarks on an epic quest to find Luigi.
آیدا مترجم سازمان ملل در شهر کوچک سربرنیتسا است. هنگامی که ارتش صربستان کنترل این شهر را به دست گرفت ، خانواده وی در میان هزاران شهروندی است که به دنبال پناهگاه در اردوگاه سازمان ملل هستند.
داستان «جنگ فردا» در مورد گروهی از سفرکنندگان در زمان است که به سال ۲۰۵۱ میروند تا پیامی فوری به دنیا بدهند: اینکه ۳۰ سال بعد بشر در جنگ علیه موجوداتی فضایی مغلوب خواهد شد. تنها امید برای بقا این است که سربازان و شهروندان به آینده سفر کنند و به مبارزه ملحق شوند. در میان این افراد یک معلم دبیرستان و مرد خانواده به نام «دن فورستر» با بازی پرت است که مصمم به نجات دنیا برای دختر جوانش است. دن برای بازنویسی سرنوشت سیارهاش با یک دانشمند نابغه با بازی «ایوان استراهاوسکی» و پدرش با بازی «جی.کی. سیمونز» همکاری میکند.
Magda and Arek create a harmonious marriage with 25 years of experience, caring for their sick grandfather. They live with their son, Tomek, who is in a long-term relationship with his girlfriend Asia. Seemingly everything is fine - typical family. And yet - Magda, a teacher in a Catholic high school, hides the fact that she prefers women, Arek has not been able to find a job for a long time, and Tomek - a popular YouTuber, is mainly driven by his interests. The embarrassment begins when Magda, tired of living in hiding, decides to follow her heart, setting off an avalanche of new events. Asia breaks up with Tomek, grandpa disappears, and Arek has a problem with re-gluing reality. When crises, conflicts and desires, which have been suppressed for years, finally explode, everyone begins to live on their own. Or at least he thinks so - Will each of the heroes find their own way to be happy?
«برایان او کانر» (پاول واکر) و «دامنیک تورتو» (وین دیزل) دوباره در مقابل قانون قرار میگیرند. برایان و «میا تورتو» که دامنیک را از حبس فراری دادهاند، اکنون به هر راهی میزنند تا از پلیس بگریزند. اکنون آنها به «ریو د جانریو» بازگشتهاند تا آخرین مسابقه را برای آزادیشان انجام دهند. بعد از آماده کردن تیمی از رانندگان برتر، آنها در میابند تاجر فاسدی که درپی کشتن آنهاست، به دنبالشان است. از طرفی دیگر مأمور فدرال سرسختی بنام «لوک هابز» (دووین جانسون) نیز در تعقیب آنهاست...
در طول خیلی از ماموریتها و در برابر کارهای غیرممکن، دام تورتو و خانوادهاش از هر دشمنی که در مسیرشان بوده است،جلو زده اند، عصبی شده و از آنها پیشی گرفته است. اکنون، آنها با خطرناک ترین دشمنی که تا به حال با آن روبرو بوده اند روبرو می شوند: دشمنی وحشتناک که از سایه های گذشته پدیدار می شود و انتقام خون به آن دامن می زند و مصمم است که این خانواده را متلاشی کند و همه چیز – و همه – را که دام دوست دارد برای همیشه نابود کند.
همزمان با رقابت شوروی و آمریکا برای رسیدن به ماه، بین مدیر مسئول پروژه آپولو ۱۱ و متخصص بازاریابی ای که برای ساخت فیلم دروغین فرود روی ماه به ناسا آمده، رابطه ای عاشقانه شکل می گیرد...
زمانی که یکی از دو برادری که صاحب یک مزرعه بزرگ در مونتانا هستند ازدواج می کند، ناخواسته در رقابت با یکدیگر قرار می گیرند...
Weronika and Łukasz – a would-be bride and groom from the first film – decide to give themselves a second chance and invite their family to the wedding and the reception, which will take place in a seaside town. Among the invited guests, the viewers will recognise well-known characters, including: Wanda and Tadeusz with their dog, Mirelka, and also a divorcee, Małgorzata, accompanied by… her much younger partner, Jan , and her mother. The sea, drinks and nude sunbathers make the family members of the bride and groom more open and ready to shed their masks.
Tangled up with blackmail and crooked cops, the son of a former gangster seeks out his father's old friends, who risk everything to save him.
When two American girls on a bike trip in a remote part of Argentina split up and one of them goes missing, the other must find her before her worst fears are realized.