پس از درگيري نظامي روسيه درچچن، فرماندهي پايگاه هاي موشک هاي اتمي اين کشور به فرمانده اي داراي تمايلات ملي افراطي واگذار مي شود. به «ناخدا رمزي»، فرمانده ي زيردريايي اتمي امريکايي «USS آلاباما» دستور داده مي شود که عازم منطقه شود اما تا زمان دريافت دستورات جديد از مرکز فرماندهي، از هر اقدامي خوداري کند. در آن جا، يک زيردريايي ناشناس اژدري به سوي «USS آلاباما» شليک مي کند. «رمزي» نيز تصميم به مقابله مي گيرد...

فرانسیس ایکس هامل (اد هریس) یک فرمانده سرتیپ و ژنرال دریادار آمریکایی است که به خاطر بی عدالتی و بی توجهی یعنی عدم ترفیع درجه و حمایت مادی و معنوی برای خود و خانواده‌شان در دستگاه نظامی و حکومتی به همراه همتایان دریادار با رتبه‌های پائین تر خود تصمیم به قیام به شیوه‌ای غیر انسانی می‌گیرند. وی و نیروهایش به انبار سلاحی حمله می‌کنند و تعدادی موشک مسلح به عامل عصبی وی.ایکس می‌ربایند. سپس به جزیره آلکاتراز هجوم می‌برند و در زندان آلکاتراز ۸۱ توریست را که برای گردش و تفریح و بازدید زندان آماده‌اند در سلول‌های زندان گروگان می‌گیرند و …

«جان ماتریکس» (شوارتزینگر)، رئیس سابق یک گروه عملیات مخفی ارتش امریکا، بازنشسته شده و می خواهد زندگی آرامی را دور از شهر بگذراند. اما «ژنرال کربی» (اولسن)، رئیس سابقش، به او خبر می دهد که کسی در حال کشتن اعضای گروه او است، و بعدتر دخترش، «جنی» (میلانو) نیز ربوده می شود و جان باید برای نجات دختر خود دست به کار شود و یک تنه با یک ارتش مبارزه کند…

درباره زنی است که بعد از نادیده گرفته شدن خواسته‌هایش توسط پلیس مبنی بر دستگیری مردی که باعث قتل شوهرش شده؛ خودش تصمیم به اجرای قانون می‌گیرد که برایش دستگیری به اتهام قتل و عاشق یک افسر پلیس شدن را ببار می‌آورد…

سرهنگ ارتش امریکا و زنی که رئیس اوست باید تسلیحات اتمی روسیه را که دزدیده شده بیابند، قبل از اینکه این تسلیحات بدست تروریستها بیفتد.

گروهی تروریست به رهبری «جاشوآ فاس» (بوت) در یک مسابقه ی هاکی روی یخ معاون رئیس جمهور امریکا (بری) را به گروگان می گیرند. اما مأمور بررسی دلایل بروز آتش سوزی ها در پیتسبرگ، «داران مکورد» (وان دام) نیز در استادیوم محله مسابقه حضور دارد و به مقابله با تروریست ها می پردازد.