وقتی گروهی از افسران پلیس سه مرد متهم به قتل کشاورز بومی را دستگیر میکنند. میان آنها اختلاف بروز میکند، آیامجرمین را به قانون بسپارند.یا بدون محاکمه به قتل برسانند.

پس از جنگ داخلی آمریکا، یک گروه به رهبری "رولینز" یاغی پس از ورود مهاجران به سمت غرب، سعی می کنند شکافی میان رابطه سفید پوستان و سرخ پوستان ایجاد کنند...

یک مرد بیگناه از مجازاتی که برایش در نظر گرفته شده است، جان سالم به در می برد، و مدتی بعد بعنوان مرد قانون باز می گردد تا عدالت را برقرار سازد...

« مت كالدر » ( میچم ) ، « كى » ( مونرو ) و « هرى وستن » ( كالهون ) را كه قایق‏شان در حال غرق شدن است نجات مى ‏دهد. « هرى » در عوض اسب او را مى‏ دزد و « مت » و « كى » را هم‏راه با پسر كوچك « مت » ، « مارك » ( رتیگ ) ، در معرض خطر سرخ‏پوستان رها مى‏ كند.

سوارکار ارتش "هوندو لین" مادر و پسری را که در میان جنگ خونین آپاچیها زندگی می کنند را پیدا کرده و تبدیل به فرشته نگهبان آنها می شود...

تنها بازمانده یک قتل عام دسته جمعی به خود قول می دهند انتقامش را از مهاجمان و مردی که همسرش را به قتل رساند بگیرد...

یک بیوه جوان و زیبا پس از گذراندن ۳ ساعت فراموش نشدنی با یک یاغی، داستان خود را در یک کتاب معروف جهانی مینویسد.