در شهر هالوین که کار تک تک شهروندان آن‌ها ساختن شوخی‌های ترسناک مخصوص شب هالوین است، جک که پادشاه کدوتنبل‌های ترسناک و شوخی‌ساز محبوب شهر است از یکنواختی هالوین احساس خستگی می‌کند و هنگامی که تصادفا وارد شهر مخصوص عید خوش کریسمس می شود، با استفاده از ایده‌های عجیب، تصمیم می‌گیرد که کریسمس و هالوین را با هم پیوند بزند. او بابانوئل را می‌رباید و خودش را به جای او می‌گذارد…

قلعه عقاب ها ( جایی که عقاب ها جرات می کنند ) : یک آخر هفته، سرگرد اسمیت، ستوان شفر و یک خانم بلوند زیبا به نام مری الیسون تصمیم گرفتند در جنگ جهانی دوم پیروز شوند. جنگ جهانی دوم در جریان است، و یک ژنرال آمریکایی دستگیر شده و در Schloss Adler، قلعه ای باواریا که تقریبا نفوذ به آنجا غیرممکن است، به گروگان گرفته شده است. اینکار به گروهی از سربازان ماهر متفقین بستگی دارد که ژنرال را قبل از اینکه خیلی دیر شود آزاد کنند. ترجمه شده از سایت : ویکی پدیا فارسی و notrecinema

داستان در دهه 40 چین در شهری اتفاق می افتد که توسط گروه "آکس" اداره می‌شود."سینگ" کسی است که سرسختانه می‌خواهد عضوی از این گروه شود و...

«جان ماتریکس» (شوارتزینگر)، رئیس سابق یک گروه عملیات مخفی ارتش امریکا، بازنشسته شده و می خواهد زندگی آرامی را دور از شهر بگذراند. اما «ژنرال کربی» (اولسن)، رئیس سابقش، به او خبر می دهد که کسی در حال کشتن اعضای گروه او است، و بعدتر دخترش، «جنی» (میلانو) نیز ربوده می شود و جان باید برای نجات دختر خود دست به کار شود و یک تنه با یک ارتش مبارزه کند…

استریکس به همراه دوستان خود به نبرد با جنگاوران رومی می‌پردازند و در این راه از نیروهای سحرآمیز خود استفاده می‌کنند و…