نجامین در اواخر قرن نوزدهم و در سن ۸۰ سالگی به دنیا آمده و با گذشت زمان، در حالی که دیگران پیرتر می‌شوند، او جوان‌تر می‌شود. او در کهنسالی عاشق دختری می‌شود که در سنین کودکی به‌سر می‌برد. اما در طی سال‌ها در حالی که دخترک بزرگ‌تر می‌شود، او در روندی وارونه به سوی خردسالی پیش می‌رود و همین موضوع عواقب عجیب و غریبی برای او در پی دارد.

در دهه ی هزار و هشتصد و چهل میلادی در انگلستان ، یک فسیل یاب و یک زن جوان برای گذراندن دوران نقاهت به مکانی در کنار دریا فرستاده شده اند. آنها رابطه ی عمیقی با یکدیگر برقرار می کنند ، رابطه ای که برای همیشه زندگی شان را تحت تاثیر قرار خواهد داد و…