داستان آن پنج سال پس از پایان ماجرای قسمت اول شروع میشود. هیکاپ حالا در سنین نوجوانی است، بسیاری از وایکینگها با اژدهاها دوست شدهاند و با آنها سواری میکنند. در همین بین هیکاپ متوجه میشود که این دوستی و آشتی دوام ندارد...
شاهزاده آملث در آستانه مرد شدن است که پدرش توسط عمویش به طرز وحشیانهای به قتل میرسد کسی که مادر پسر را میرباید. دو دهه بعد، آملث اکنون یک وایکینگ است که بهدنبال نجات مادرش، کشتن عمویش و انتقام پدرش است.
داستان «ثور: افسانه آزگارد» درباره جنگجویی جوان و قدرتمند و مغرور به نام ثور میباشد که در مقابله با برادر شرورش «لوکی» برای بدست آوردن شمشیر جادویی عازم زمین میباشد…