«فرانک لوکاس» (واشینگتن) راننده و محافظ یکی از رؤسای تشکیلات تبهکاری است که پس از مرگ رئیسش خیلی زود موقعیت خود را به عنوان وارد کننده ی درجه ی یک مواد مخدر در هارلم نیویورک تثبیت می کند. «ریچی رابرتس» (کرو) نیز پلیس درستکاری است که رهبری گروه ضربت مبارزه با مواد مخدر را به عهده دارد و می کوشد تا جلوی فعالیت های تشکیلات «لوکاس» را بگیرد...

یک ویروس اصلاح شده برای درمان سرطان، در بین انسان‌ها پخش شده و برخلاف انتظار، تقریبا تمام نسل بشر را از بین برده است. دکتر «رابرت نویل» (ویل اسمیت) تنها انسان باقی مانده در نیویورک، و شاید هم تمام دنیا است. به مدت سه سال، نویل هر روز پیغام های رادیویی را ارسال می کند به امید بازمانده های دیگری را هم پیدا کند. اما او تنها نیست. بعضی از مبتلایان به ویروس هنوز نمرده اند، و به دور از نور خورشید، در تاریکی زندگی می کنند و تمام اعمال نویل را زیر نظر دارند، و تنها منتظر یک اشتباه از جانب او هستند، اشتباهی که می تواند به قیمت جانش تمام شود.

ماجرای یک سارق حرفه ای بنام “دبی اوشن” را روایت میکند که قصد دارد با جمع کردن یک گروه خبره، سرقتی غیرممکن از “مت گالا” که یکی از بزرگترین کمپانی های مراسم مد و لباس است، رقم بزند، اما…

موشی به نام فیول ماوس‌کویتز همراه با خانواده‌اش برای رسیدن به آزادی از روسیه به آمریکا مهاجرت می‌کند. در سفر فیول خانواده‌اش را گم می‌کند و حالا علاوه بر تلاش برای زنده ماندن در این شهر جدید باید خانواده‌اش را نیز پیدا کند…