ژاپن، قرن یازدهم. یک هیزم‌شکن (شیمورا)، یک راهب و یک مرد عامی، از باران به خرابه‌های دروازه‌ی راشومون پناه می‌برند و راهب داستان محاکمه‌ای را که شاهد بوده با سه روایت تعریف می‌کند...

« جیم » ( دین )، پسر جوان خانواده‏ اى است كه در آن مادر ( دوران ) تسلط عجیبى بر پدر ( باكوس ) دارد. به همین دلیل « جیم » با این دو رابطه‏ ى چندانى ندارد. او در دبیرستان جلب « جودى » ( وود )، دخترى مى‏ شود كه از بى‏ محبتى‏ هاى پدرش رنج مى‏ برد...