داستان فیلم به صورت موازی و فلش بک بین گذشته و زمان حال میگذرد. پنج خلافکار حرفهای به نامهای دین کیتون (یک رستوران دار که در گذشته پلیس بوده ولی اخراج شده)، وربال کیتز (یک چلاغ حقیر)، تاد هاکنی (یک تعمیرکار اتوموبیل)، مک منیس و فنستر، به صورت یک باند جنایی دور هم جمع میشوند و جنایات متعددی انجام میدهند که در یکی از این جنایات ...
شش سارق (با نامهای مستعار آقای سفید، آقای طلایی، آقای صورتی، آقای نارنجی، آقای آبی و آقای قهوهای) از طرف گنگستری به نام 'جو کپت و پسرش ادی برای سرقت از یک فروشگاه الماسفروشی اجیر میشوند. هیچگاه صحنهٔ اصلی دزدی نشان داده نمیشود و بیننده فقط حوادث پیش و پس از آن را میبیند. از بین سارقان، آقای آبی و قهوهای در حین دزدی کشته میشوند و آقای نارنجی نیز زخمی میشود. آنها متوجه میشوند یک نفر آنها را لُو داده است زیرا پلیسها در آنجا کمین کرده بودند. هر کدام از اعضا در پی پیدا کردن کسی است که آنها رو لو داده است.
«نیل مکالی» (دنیرو)، سارقی است که تخصصش انجام سرقت های بزرگ و پرخطر مثل حمله به بانک و وسایل نقلیه ی مخصوص حمل و نقل پول و اوراق بهادار است. «وینسنت هانا» (پاچینو) نیز کارآگاهی است لس آنجلسی که مصمم است او را به دام بیندازد.
بر اساس داستانی واقعی از سارقان احتمالی بانک بروکلین، جان وویتوویچ و سالواتوره ناتوراله. سانی و سَل به بانکی دستبرد می زنند که اوضاع به سرعت، ناخوشایند شده و به یک وضعیت گروگانگیری و ایستادگی در برابر پلیس تبدیل می شود. همان طور که انگیزه های سانی برای سرقت به آرامی آشکار و همه چیز پیچیده تر می گردد ، سرقت نیز به یک نمایش رسانه ای بدل می شود.
انیل اوشن که یک سارق حرفه ای و مشهور است پس از آزاد شدن از زندان نیوجرسی تصمیم می گیرد که به سه کازینوی مشهور در لاس وگاس دستبرد بزند. تمام این کازینوها متعلق به فردی خودخواه به اسم تری بندیکت است. دانیل اینکار را هم به خاطر پول فراوانی که در بین است و هم بخاطر انتقام شخصی انجام می دهد زیرا زمانیکه دانیل در زندان بوده بندیکت همسر وی تس را از چنگش در آورده است. دانیل شروع به گردآوری یک تیم حرفه ای می کند که عبارتند از: یک دستیار به نام رایان، یک متخصص امور مالی، شیادی جوان به اسم لینوس کالدول، یک متخصص مواد منفجره، یک متخصص سیستمهای حفاظتی، یک هنرمند شیاد و متخصص تقلید از دیگران، یک بندباز چینی، یک آدم نفوذی در قمارخانه و برادران همه کاره و دعوایی مالوی…
جکی براون مهماندار هواپیمایی است که پول های یک فروشنده اسلحه را جابه جا می کند. وی در یکی از ماموریت های خود توسط دو نفر از مامورین پلیس دستگیر می شود. آنها از وی می خواهند که با آنها همکاری کرده و باعث دستگیری فروشنده اسلحه و در نتیجه آزادی خود شود. جکی می داند که درصورت لو دادن حتی نام رئیس خود، زنده نخواهد ماند. در این میان با مکس چری آشنا می شود که ضمانت وی را برای آزادی از زندان بعهده گرفته است. حال جکی باید نقشه ای برای رها شدن از دست مامورین پلیس و فروشنده اسلحه بیابد.
جورج کلاهبردار حقه بازسرقت واقعا بزرگ را مدیریت می کند. او به همراه برادرش، کن، فعال حقوق حیوانات لکنت زبان دارد، ومعشوقهاش واندا و برادرش اتو، قاتل شبه روشنفکر سابق سیا، موفق به سرقت الماس ها و جواهرات به ارزش 13 میلیون پوند میشوند. سپس جواهرات و الماس سرقتی به خوبی در یک مخفیگاه نگهداری می شود و پس از آن جورج می خواهد بیشتر واندا را ببیند. اما جورج یک بار دیگر برمی گردد الماس و جواهرات ارزشمند را می گیرد، زیرا به اتو اعتماد ندارد. وقتی متوجه می شود که او تنها کسی نیست که از الماس ها خبر دارد، مشکلات پیش می آید...../. مترجم : eagle 5000
توماس کراون« (مک كویین) میلیونر خود ساخته، تصمیم می گیرد تا به شرکتی که خود عضو آن است، صدمه ی مالی بزند. شرکت بیمه بهترین کارآگاهش، »ویکی آندرسن« (داناوی) را مأمور این پرونده می کند...
وبن یکی از یاران اوشن است که میخواهد بزرگترین کازینو لاس وگاس را تاسیس کند ولی باید با شخصی خودخواه به نام ویلی بنکس(آلپاچینو) شریک شود.ویلی بنکس با کلاهبرداری تمام کازینو را به اختیار خود در میآورد و در این حین روبن دچار سکته قلبی شده و خانه نشین میشود.۱۳ بار اوشن دور هم جمع میشوند تا کازینو را از چنگ ویلی بنکس درآورند…
برادران جیمی و کلاید لوگان در تلاش برای باطل کردن یک نفرین خانوادگی، تصمیم میگیرند یک سرقت پیچیده را در جریان مسابقه افسانهای کوکاکولا ۶۰۰ در زمین مسابقه اتومبیلرانی شارلوت انجام دهند.
در قسمت دوم فیلم، افراد گروه که دیگر دزدی را کنار گذاشته و اکنون با پول هنگفتی که نصیبشان شده، زندگی راحت و مجللی دارند، لو میروند. تری بندیکت به سراغ تک تک آنها می آید و تهدید می کند که باید تمام پول های دزدیده شده را، به اضافه بهره این سالها، ظرف دو هفته به او پس دهند در غیر صورت با سرنوشت بدی روبرو خواهند شد. دنی اوشن و یارانش برای پس دادن پول های بندیکت عازم سه شهر آمستردام، رم و پاریس می شوند تا سه دزدی بزرگ دیگر را که با دقت طراحی کردهاند، عملی کنند. از سوی دیگر، دزد حرفه ای دیگری با عنوان روباه شب هم به رقابت با اوشن و گروهش وارد ماجرا شده تا مقام ماهرترین دزد جهان را به خود اختصاص بدهد و….
چهار زن بدون هیچ وجه اشتراکی، باید قرض شوهرانشان را به خاطر فعالیتهای خلافکارانه بپردازند.
عده اى كهنه سرباز آمريكايى به رهبرى « دانى اوشن » ( سيناترا ) تصميم مى گيرند كه از آموخته هاى نظامیشان استفاده كنند و هم زمان، در شب سال نو، به پنج كازينوى لاس و گاس دستبرد بزنند.