«جس» خودش را براي مسابقه ي دو مدرسه آماده مي کند. اما تنها کسي که مي تواند از او جلو بزند دختري تازه واردي به نام «لزلي» است. آن دو پس از مدتي با هم دوست مي شوند و مکاني اسرار آميز را در جنگل به نام «ترابيتيا» در نظر مي گيرند و خود را شاه و ملکه ي آن جا مي نامند...

موشی در میان جنگل به دنبال غذا پرسه می‌زند و از بخت بد با ۳ شکارچی (یک روباه، یک جغد و یک مار) مواجه می‌شود که همگی قصد خوردن او را دارند. حالا موش باید راه حلی برای فرار از چنگال این شکارچیان پیدا کند…

پسری جوان به نام اِلمر پس از نقل مکان به شهر، تلاش می‌کند تا با زندگی جدیدش کنار بیاید. المر تصمیم می‌گیرد برای پیدا کردن اژدهایی جوان که در جزیره‌ای اسرارآمیز اسیر شده است، وارد ماجراجویی هیجان‌انگیزی شود اما…

فلینت لاکوود، جوان با استعدادی است که از کودکی دغدغه ابداع و اختراع وسایل جدید را داشته، اما همیشه ناموفق بوده است. پس از اینکه همه، حتی پدرش از او ناامید می‌شوند،‌ موفق به اختراع دستگاهی می‌شود که با دریافت دستور و یک سری کد مربوط، غذای مورد نظر را از آب تهیه می‌کند. انگیزه فلینت مردم شهر است که توانایی خرید غذاهای گران را ندارند و اغلب با ماهی ساردین روزگار می‌گذرانند. موقعی که او تصمیم می‌گیرد دستگاه را به مردم شهر معرفی کند، یک اتفاق پیش بینی نشده باعث می‌شود که دستگاه از زمین و مدارش خارج شود، اما با شگفتی دستورات را دریافت و غذاها را به صورت بارش باران به شهر کوچک آن ها بریزد. شهر در دنیا معروف و همه شهروندان خوشحال می‌شوند تا اینکه …

پسرک تنهایی به نام “توبی” برای سرپرستی به مادربزرگش سپرده می‌شود و در اتاق کودکی‌های پدرش شروع به خیال‌پردازی می‌کند. او در جعبه‌ای عروسک خرگوشی را پیدا می‌کند و با او دوست می‌شود. خرگوش در خیالات پسرک جان می‌گیرد و آن‌ها هر دو در عالم خیالات کارتونی غوطه‌ور می‌شوند و ...

«لری دیلی» (استیلر) کاری را به عنوان نگهبان شب موزه‌ی تاریخ طبیعی قبول می‌کند اما در نخستین شب نگهبانی‌اش در می‌یابد که چه کار مشکلی دارد: شب که فرا می‌رسد یک طلسم مصری، اشیا و فیگورهای مومی را زنده می‌کند!....