شرک غولی است که در یک جنگل سرسبز در آرامش و سکوت زندگی می‌کند، تا اینکه مأموران پادشاه به منطقه‌ای نزدیک او می‌آیند و از مردم چیزهای عجیبشان می‌خواهند، پیرزنی الاغش را می‌دهد و ادعا می‌کند ...

هنگام اسارت « ریچارد شیردل » ( هانتر ) به دست اتریشى‏ ها ، شاهزاده‏ ى خبیث ، « جان » ( رینز ) خود را فرمانرواى انگلستان اعلام مى‏ كند. شوالیه‏ اى به نام « رابین هود » ( فلین ) حاضر نمى‏ شود تن به حكومت او بدهد و با یارانش در جنگل شروود علیه شاه غاصب و عمالش شورش مى‏ كند...

یک روباه مهربان و دادرس به نام رابین هود در جنگل‌های شروود به همراه دوستانش زندگی می کند. رابین هود از افراد پولدار و سرشناس دزدی می‌کند تا به فقرا کمک کند. یک روز بر حسب اتفاق داروغه متوجه می‌شود که این دزد معروف رابین هود است و با تمام افرادش سعی می‌کند تا رابین هود را دستگیر کند و…

یک شوالیه قصد دارد مخفیانه پادشاه ریچارد را از اسارت آزاد کرده و به تاج و تخت برگرداند...

"رابین هود" و "جان کوچیکه" از جنگهای صلیبی و کشتار وحشیانه به جتگ شروود باز می گردند.او متوجه می شود که "ماریان" ریاست صومعه ای در آن نزدیکی را بر عهده داشته و در آنجا زندگی می کند."ماریان" احساس خود را بروز نمی دهد اما پس از نجاتش از چنگ "داروغه ناتینگهام" توسط "رابین" آن دو بار دیگر عاشق یکدیگر می شوند...