فیلم در صحنههای اولیه مخاطب را به سال ۲۰۲۹ میبرد؛ دورانی که در بحبوحه جنگ هستهای، ماشینها و روباتها عملاً کنترل زمین را به دست گرفتهاند و مشغول نابود کردن آخرین انسانهای باقیمانده هستند. نابودگر (آرنولد شوارزنگر) که یک سایبورگ یا ربات انساننما است، به سال ۱۹۸۴ فرستاده میشود تا زنی جوان به نام سارا کانر (لیندا همیلتون) را که مادر جان کانر ناجی بشریت در جدال با روباتها خواهد بود بکشد. به دنبال او نیروهای انسانها نیز …
پسری که میخواد خاطرات دوران کودکیش را تغییر داده تا بتواند شکل جدیدی از زندگی در آینده را تجربه کند.
یک مرد بسیار خوشتیپ عشق زندگی خود را پیدا میکند، اما دچار حادثه میشود و صورتش بعد آنکه شدیدا از ریخت افتاد باید با عمل جراحی بازسازی شود.
در قسمت دوم فیلم، افراد گروه که دیگر دزدی را کنار گذاشته و اکنون با پول هنگفتی که نصیبشان شده، زندگی راحت و مجللی دارند، لو میروند. تری بندیکت به سراغ تک تک آنها می آید و تهدید می کند که باید تمام پول های دزدیده شده را، به اضافه بهره این سالها، ظرف دو هفته به او پس دهند در غیر صورت با سرنوشت بدی روبرو خواهند شد. دنی اوشن و یارانش برای پس دادن پول های بندیکت عازم سه شهر آمستردام، رم و پاریس می شوند تا سه دزدی بزرگ دیگر را که با دقت طراحی کردهاند، عملی کنند. از سوی دیگر، دزد حرفه ای دیگری با عنوان روباه شب هم به رقابت با اوشن و گروهش وارد ماجرا شده تا مقام ماهرترین دزد جهان را به خود اختصاص بدهد و….
«جیمز باند» (مور) مأموریت پیدا می کند تا با «مستر بیگ» (کوتو) مبارزه کند. «مستر بیگ» قصد دارد اعتیاد به هرویین را گسترش بدهد و نیمکره ی غربی کره ی زمین را تحت اختیار خود درآورد...