ریکو، رگ و دوست جدیدشان، ناناچی، سفر خود را به پایین پرتگاه ادامه می‌دهند و به لایه ۵ می‌رسند. اما برای اینکه آنها همچنان تا لایه ۶ بتوانند ادامه دهند، باید با چهره‌ای ترسناک از گذشته ناناچی روبرو شوند.

نقاشی به نام «فین» (هوک) رابطه ی نزدیکی با «استلا» (پالترو) دارد. تا این که «استلا» ناپدید می شود و «فین» دل شکسته، از فرط افسردگی هفت سال از نقاشی کردن دست می کشد. پس از مدتی «فین» به نیویورک می رود و تصمیم می گیرد ظرف ده هفته تابلوهایی را برای نمایشگاهی خلق کند. در همین حال دوباره «استلا» را می بیند که اکنون با مردی ثروتمندی به نام «والتر» (آزاریا) زندگی می کند...

«پیتر»، بعد از به هم خوردن رابطه اش با «سارا مارشال» که ستاره ی یکی از شبکه‌های کمدی آمریکا می باشد، خسته و دل شکسته برای یک مدت اندک به هاوایی می رود تا بلکه بتواند همه ی وابستگی هایی که به سارا پیدا کرده بود را فراوش کند. و حالا چون سارا هم به مرخصی آمده است و دقیقا از همان جایی سر در می آورد که پیتر برای فراموش کردن او به آن جا رفته بود. البته به همراه دوست جدیدش...

الکس یک زن جوشکار در کارخانه ای بزرگ است که نزد هانا لاگ رقصنده سابق، آموزش می بیند، او همچنین شب ها در کاباره ای برنامه اجرا می کند و می خواهد در آزمون ورودی مدرسه باله شرکت کند.....