پدر و مادر «آنتوان» کوچکترین توجهی به او نمی‌کنند و درگیر کارهای روزمره‌ی خود می‌باشند. او که هیچگونه رضایتی از محیط خانواده ندارد با دوست صمیمی‌اش یعنی «رنه»، به گشت و گذار می‌پردازد و رفته رفته لحظات جدیدی را تجربه می‌کند.

سال 1962. چهار دوست برای گذراندن شبی گرد می آیند: «استیو» (هوارد) مشتاق رفتن به دانشگاه است؛ «کورت» (دریفوس) برای ترک شهر تردید دارد؛ «جان» (له مات) قهرمان مسابقات اتوموبیل رانی است و «تری» (اسمیت) در پی سرگرمی های دوران جوانی...