«مارتی مکفلای» 17 ساله است و با دانشمندی به نام «اِمت براون» آشنا میشود. این دانشمند در حال ساخت ماشین زمان است و قصد دارد آن را مورد آزمایش قرار دهد. این دو در لحظهی امتحان ماشین زمان، مورد حملهی یک گروه تروریستی قرار میگیرند و «مارتی» که سعی میکند از دست آنها فرار کند، به 30 سال قبل برمیگردد.
تولد ۲۱ سالگی الکس است، اما او در نوبت آخر شب در شهربازی سرپوشیده گیر افتاده است. دوستانش تصمیم میگیرند او را غافلگیر کنند، اما یک قاتل نقابدار که لباس میکی ماوس پوشیده، تصمیم میگیرد بازی خودش را با آنها شروع کند که الکس باید از آن جان سالم به در ببرد.