یک هفت تیر کش که از کار خود خسته شده سعی دارد بهمراه یک خانواده مزرعه نشین به زندگی خود آرامش ببخشد ولی یک دامدار زورگو او را مجبور میکند تا او دوباره از هفت تیر خود استفاده کند...
هفت تیرکش کهنه کاری به نام «کول تورنتن» (وین)، با کمک دوست قدیمی اش کلانتری الکلی به نام «هارا» (میچم)، به مقابله با سلطان گله داری، «بارت جیسن» (آسنر) و هفت تیرکش های تحت فرمانش برمی آید...
«هومر» (داگلاس) گلهدار پیر در ادارهى امور مزرعهى خود دچار مشكل است و «هاد» (نیومن)، پسر بىبند و بارش، به جاى كمك به او به دنبال نوش خوارى و زنان است...
سرگذشت خانواده ای طی چندین دهه از گسترش غرب در قرن نوزدهم که شامل کشف طلا،جنگ داخلی و ساخت راه آهن می شود...
پس از جنگ داخلی آمریکا، یک گروه به رهبری "رولینز" یاغی پس از ورود مهاجران به سمت غرب، سعی می کنند شکافی میان رابطه سفید پوستان و سرخ پوستان ایجاد کنند...
مزرعه "مک کندل" توسط گروهی از جنایتکاران خطرناک که به وسیله "جان فین" رهبری می شوند مورد حمله قرار می گیرد.آنها "جیکوب" کوچک را ربوده و درخوست یک میلیون دلار پول برای آزادی اش می کنند.تنها یک مرد به اندازه کافی باهوش و قدرتمند است که بتواند او را نجات دهد و او کسی نیست جز "بیگ جک"...
در انتهای جنگل های داخلی امریکا، گروهی از سربازان جنوبی به سرکردگی «سروان پی یر کوردونا» (ریورو) و هم راهش، «توسکارورا» (میچم)، محموله ای از طلا را از قطار شمالی ها می دزدند و «سرهنگ کورد مک نالی» (وین) را نیز گروگان می گیرند. پس از جنگ و در ملاقاتی دوباره، «مک نالی» از «کوردونا» نام خائنانی از میان شمالی ها را که جای محموله ی طلا را لو داده بودند می خواهد...