«مری پاپینز» (اندروز) با چتری از ابرها پایین می آید تا نگه داری از «جین» (دوتریس) و «مایکل» (گاربر)، بچه های آقا و خانم «بنکس» (تاملینسن و جانز) را به عهده بگیرد. اما او یک پرستار بچه ی معمولی نیست...

«سندی» و «دنی» در تعطیلات تابستانی عاشق یکدیگر می شوند، و بعد از آن در فصل مدارس می فهمند که هردو در یک دبیرستان هستند...

دو دوست، یكى با موهاى خرمایى، « دوروتى » ( راسل ) و دیگرى بلوند، « لورلاى » ( مونرو )، در دو مسیر كاملا متفاوت سرنوشت خویش را مى‏ جویند...

دو کلاهبردار به نام‌های تولیو و میگوئل با یافتن نقشه شهر افسانه‌ای الدورادو (شهر طلا) تصمیم می‌گیرند…

حیواناتی که از باغ‌وحش بیرون آمده بودند حالا در تلاش برای بازگشت دوباره به نیویورک هستند، اما به طور اتفاقی سر از آفریقا در می‌آورند. جایی که الکس با خانواده خود ملاقات می‌کند و این شروع اتفاقات جالبی است که برای آن‌ها در ادامه داستان رخ می‌دهد…

دیدی، نانا و جوجو بهترین دوستانی هستند که در شهر هوری زندگی می‌کنند. آن‌ها امسال از سوی بزرگان شهر، مسئول برگزاری کنسرت سالانه شده‌اند. دیدی هیجان‌زده است و نقش خود را به عنوان رهبر گروه بسیار جدی می‌گیرد. به نظر می‌رسد همه چیز خوب پیش می‌رود تا اینکه دیدی مرتکب یک اشتباه بزرگ شده و پاک آتان و پاک بروانگ را مجبور می‌کند برای رفع این مشکل به جزیره افسانه‌ای سفر کنند. اما دیدی به زودی متوجه می‌شود که آن‌ها گرفتار یک دزد دریایی مرموز شده که به دنبال نقشه جزیره افسانه‌ای است. حال دیدی، نانا و جوجو برای نجات بزرگان دهکده قبل از برگزاری کنسرت، وارد عمل شده و…