موضوع فیلم درباره اثرات مخرب جنگ و تأثیر ویرانگر آن بر روی عواطف و احساسات مردم است. در داستان جنگ بزرگی اتفاق میافتد، و پادشاه از تمامی جادوگران میخواهد تا در این جنگ او را همراهی کنند. اما جادوگری به نام هاول از این امر امتناع میکند و به مبارزه با بمبافکنهای جنگی برمیآید. در این میان دختری که او را دوست دارد سعی در باطل کردن طلسم هاول دارد که همان قلب هاول است و ...
پسر پادشاه و جنگجویان صحرا در برابر امپراتور کهکشانی و کینه جویی بد پدرش می ایستند . هنگامی که پدر خود را و خود را در بیابان دنیا آزاد تنها می بیند به فکر انتقام از حکومت امپراتوری می افتد .
سال ۱۸۵۰ است و مردم کالیفرنیا مبارزاتی را راه انداختهاند تا به ایالات متحد بپیوندند. «دون آلخاندرو د لا وگا» (باندراس) از توطئهای باخبر شده که تعدادی از ثروتمندان اروپایی از آن حمایت مالی میکنند تا جلوی «ایالت» شدن کالیفرنیا را بگیرند و از این رو به نظر میرسد که شخصیت پنهانش، «زورو»، باید دوباره وارد میدان شود...