شهری در دنیای آینده ای تاریک و آشفته. قصابی (دریفوس) با کشتن شاگردانش و فروش گوشت آنان به مشتریان تأمین معاش می کند. «لوییزون» (پینون)، دلقک بی کار که تازه استخدام شده، قرار است قربانی جدید او باشد. اما «ژولی» (دونیاک)، دختر قصاب به «لوییزون» دل می بندد و او را از خطر آگاه می کند...
ایان نوجوانی است که بههمراه پدرش در حومه شهر زندگی میکند با استفاده از توانایی ایان در ایجاد خطای دید بر روی قربانیان از همه جا بی خبر، کلاهبرداریهای کوچکی انجام میدهد. وقتی که یکی از حقههایش طبق برنامه پیش نمیرود، تواناییهای او در پیش چشم مردم از کنترل خارج میشود و یان هدف دو سازمان رقیب قرار میگیرد که هر کدام به دنبال بهرهبرداری از قدرتهای وی هستند.