شخصی کودکی را در آلمان به قتل می رساند. پلیس سخت در جستجوی اوست. این قتل ها وضعیت جنایتکاران دیگر را نیز به هم ریخته است و جنایتکاران محلی میخواهند به پلیس کمک کنند تا هرچه سریعتر قاتل دستگیر شود...
آوريل سال ۱۸۶۱، عمارت عظيم تارا در آتلانتا. « اسكارت اوهارا » ( لى ) در مىيابد كه مرد رؤيايىاش، « اشلى ويلكس » ( هوارد ) به او علاقه اى ندارد و در صدد است با « ملانى هميلتن » ( د هاويلند ) ازدواج كند. اما از طرف ديگر « رت باتلر » ( گيبل ) عضو بدنام يك خانواده ى ثروتمند ساكن چارلستن دلباخته ى « اسكارلت » سرزنده مىشود و در او ويژگىهايى شبيه به خود پيدا مىكند.
داستان در مورد یک جوان بوکسور است که برای یک باند کار میکند که تمامی تبادلات یک بارانداز را زیر نظر دارند. جوان برای این باند همه کار میکند از قتل تا گوشمالی تا زمانی که با یک دختر جوان آشنا میشود و سعی میکند که از این باند بیرون بیاید، اما...
شاهزاده «آن»، مشغول سفر به کشورهای مختلف اروپایی است و در آخرین سفرش، به کشور ایتالیا و شهر رُم وارد میشود. او از برنامههای روزانه، کاملا خسته شده و دوست دارد یک زندگی پر از شور و شوق را تجربه کند. همین انگیزه باعث میشود، شبانه، قصر را ترک کرده و بیخبر وارد شهر رُم شود.
محله چینی ها شاهکاری است سرشار از ادای دین های ریز و درشت به رمان سیاه و بخصوص ریموند چندلری که اتفاقا فیلم با نگاه به رمانی از او ساخته شده. ولی فیلم پولانسکی تفاوت ساختاری مهمی با قالب داستان سیاه دارد: بازی های فیلم چشمگیر است؛ حتی جان هیوستن پا به سن گذاشته، حتی خود پولانسكی كه سروكله اش تنها برای لحظاتی در فیلم پیدا میشود! جوایز: نامزد مهمترین جوایز اسکار و برنده اسکار بهترین سناریو، برنده جوایز اصلی گلدن گلاب، برنده جوایز اصلی بفتا، و جزء ده فیلم برتر سال از نگاه تایم.زنی به «جیک گیتس» (جک نیکلسون)، کارآگاه خصوصی، مراجعه و ادعا میکند که همسرش «هالیس مارلی» (دارل زوئرلینگ) که ریاست منابع آب شهری را بر عهده دارد با دختری جوان رابطه دارد. گیتس، هالیس را زیر نظر میگیرد و از او و آن دختر نوجوان عکس میگیرد، اما بدون آنکه خود بخواهد این عکس در روزنامه ها چاپ میشود و پس از مدتی کوتاه هالیس به قتل میرسد...
«بلانش دی بویس»، که مشکلات زیادی را در زندگی متحمل شده است، پس از اخراج از مدرسهای که در آن به تدریس مشغول بود، برای دیدار با خواهرش «استلا» به پیش وی و شوهر خواهرش «استنلی کووالسکی» میآید. استنلی که یک قمارباز است از بدو ورود بلانش سر ناسازگاری با وی دارد و از طریق یکی از دوستانش از گذشتهٔ بلانش باخبر میشود و ...