در کیوتوی قرن هفدهم، اوسان با ایشون، یک طومار ساز ثروتمند خسیس ازدواج کرده است. وقتی اوسان به‌دروغ متهم به رابطه با بهترین کارگر، موهی، می‌شود؛ این زوج از شهر فرار می‌کنند و عشق خود را به یکدیگر اعلام می‌کنند. ایشون به افرادش دستور می‌دهد که آنها را پیدا کنند و برای جلوگیری از تحقیر عمومی آن‌ها را از هم جدا کنند.