در شهر هالوین که کار تک تک شهروندان آنها ساختن شوخیهای ترسناک مخصوص شب هالوین است، جک که پادشاه کدوتنبلهای ترسناک و شوخیساز محبوب شهر است از یکنواختی هالوین احساس خستگی میکند و هنگامی که تصادفا وارد شهر مخصوص عید خوش کریسمس می شود، با استفاده از ایدههای عجیب، تصمیم میگیرد که کریسمس و هالوین را با هم پیوند بزند. او بابانوئل را میرباید و خودش را به جای او میگذارد…
داستان در دهه 40 چین در شهری اتفاق می افتد که توسط گروه "آکس" اداره میشود."سینگ" کسی است که سرسختانه میخواهد عضوی از این گروه شود و...
دختری به نام "ماری" با یک گل عجیب و غریب برخورد میکند که قدرتهای جادویی برای او به ارمغان میآورد و ...