لئو مارمولک ۷۴ ساله خسته از روزگار، دهها سال است که با لاکپشت همدم خود، در یک باغ شیشهای در کلاس درسی در فلوریدا گیر افتاده است. وقتی میفهمد که تنها یک سال از زندگیاش باقی مانده است، تصمیم میگیرد فرار کند تا زندگی بیرون را تجربه کند، اما در عوض گرفتار مشکلات دانشآموزان و یک معلم جایگزین جدی غیر قابل تحمل میشود.
«موگلی» پسر بچهای است که در جنگل و میان حیوانات بزرگ شده است. وقتی خبر بازگشت ببر درندهی جنگل، «شیر خان»، میرسد، پلنگی به نام «باگیرا» داوطلب میشود که «موگلی» را برای فرار از جنگل و پیوستن به آدمها همراهی کند…