لئو مارمولک ۷۴ ساله خسته از روزگار، دهها سال است که با لاکپشت همدم خود، در یک باغ شیشهای در کلاس درسی در فلوریدا گیر افتاده است. وقتی میفهمد که تنها یک سال از زندگیاش باقی مانده است، تصمیم میگیرد فرار کند تا زندگی بیرون را تجربه کند، اما در عوض گرفتار مشکلات دانشآموزان و یک معلم جایگزین جدی غیر قابل تحمل میشود.
نامزد جوی الیس (کامرون دیاز) در جشن تولدش جوی را ترک میکند، در همین زمان جک فولر (اشتون کوچر) که توسط پدرش که رئیس او هست از کار اخراج میشود. هر دو احساس ناراحتی میکنند و توسط بهترین دوستانشان برای سفر به لاسوگاس میروند. به خاطر خطای کامپیوتری به جک و جوی به اشتباه یک اتاق داده میشود و این دو به طور اتفاقی یکدیگر را ملاقات میکنند. بعد از مشخص شدن جریان به آنها برای جبران این خطا بلیط کلوب و پارتیهای مختلف داده میشود. بعد از پارتی و خوردن مشروب آنها با هم ازدواج میکنند اما صبح روز بعد میفهمند که این یک اشتباه بوده و باید از یکدیگر جدا شوند. قبل از اینکه آنها جدا شوند جک با یک ۲۵ سنتی که در اصل برای جوی است در یک ماشین شهربازی استفاده میکند. جک برنده میشود و سه میلیون دلار جایزه میگیرد. اما جوی به یاد جک میآورد که که ۲۵ سنتی در اصل برای او بوده و آنها با هم ازدواج کردهاند و این پول را باید با هم نصف کنند...
داستان فیلم که بر اساس کتابی از "ربکا میلر" ساخته شده که درباره یک زن مسن و وظیفه شناس است که شوهرش به زن جوانی علاقمند شده و بنابراین او را رها می کند و این باعث می شود این زن وارد یک بحران عصبی شدید شود …