« مت كالدر » ( میچم ) ، « كى » ( مونرو ) و « هرى وستن » ( كالهون ) را كه قایق‏شان در حال غرق شدن است نجات مى ‏دهد. « هرى » در عوض اسب او را مى‏ دزد و « مت » و « كى » را هم‏راه با پسر كوچك « مت » ، « مارك » ( رتیگ ) ، در معرض خطر سرخ‏پوستان رها مى‏ كند.

در یک سرزمین جادویی، در میان مراتع سبز و تپه‌ها نزدیک یک روستای کوچک، یک گله گوسفند بی خیال زندگی می‌کنند. اما هنگامی که سروکله‌ی گروهی گرگ گرسنه پیدا می‌شود، زندگی راحت و بدون استرس آنها دچار مشکل می‌شود و...