«دوروتی» (گارلند) که در مزرعه‌ای در کانزاس نزد خویشاوندانش زندگی می‌کند، در اثر گردبادی به سرزمین‌هایی بر فراز ابرها و آن سوی رنگین کمان می‌رود…

تایمون و پومبا داستان شیرشاه را از دید خودشان برای مخاطبان تعریف می‌کنند. اما تایمون اصرار دارد که فیلم را به جلو بزند تا به قسمتی برسد که وارد داستان می‌شود، چرا که در اوایل فیلم، آنها حضور نداشتند و از طریق گوینده فیلم، قبل از آغاز سفر سیمبا وارد داستان می‌شوند. همچنین در این شماره با مادر تیمون و عمو مکس هم آشنا خواهیم شد…

حیواناتی که از باغ‌وحش بیرون آمده بودند حالا در تلاش برای بازگشت دوباره به نیویورک هستند، اما به طور اتفاقی سر از آفریقا در می‌آورند. جایی که الکس با خانواده خود ملاقات می‌کند و این شروع اتفاقات جالبی است که برای آن‌ها در ادامه داستان رخ می‌دهد…