«کریگ شوارتس» (کیوساک)، عروسک گردان خیابانی، با اصرار همسرش، «لوته» (دیاز)، در شرکت لستر به مدیریت «دکتر لستر» (بین) کاری می گیرد؛ شرکتی که در طبقه ی هفت و نیم یک برج اداری قرار دارد. روزی «کریگ» یک در پنهانی را کشف می کند که او را از راهرویی به مغز بازیگری به نام «جان مالکوویچ» می برد و او می تواند برای پانزده دقیقه زندگی او را تجربه می کند.

اعضای یک کارناوال در نقشه ای علیه حاکمی ظالم که تاج و تخت پادشاه برحق را تصاحب کرده،خود را به عنوان دلقک دربار معرفی می کند و.......

"استیو واکر" (جونز)، به‌عنوان مربی تیم دو و میدانی کالج شهر به گادولفین می‌آید و در مهمان خانه "ریش سیاه" اتاق می‌گیرد. مهمان‌خانه را چند پیرزن اداره می‌کنند که خود را نواده‌های یک دزد دریائی مشهور به "ریش سیاه" می‌دانند. پیرزن‌ها برای بازپرداخت مبلغ رهن مهمان‌خانه مشکل دارند و با کمک معلم کالج، "خانم بیکر" (پله‌شت) مجموعه‌ای از اجناس عتیقه را حراج می‌کنند. "استیو" ظرفی متعلق به همسر دهم "ریش سیاه" را می‌خرد که جادوگر بوده و "ریش سیاه" را نفرین کرده که تا ابد در برزخ سرگردان باشد، مگر این‌که کار نیکی بکند...