هویان سوی چین (جت لی) استاد هنرهای رزمی و مامر پلیس چین برای همکاری با پلیس فرانسه، وارد پاریس می شود. ولی ناگهان با توطئه ای که همکار فرانسوی او (چکی کاربو) تدارک دیده شده بود، روبرو می شود…
«پورتر» (گیبسن) را دوستش، «وال» (هنری)، به جریان سرقتی می کشاند. همه چیز به خوبی و خوشی سپری می شود تا این که «لین» (اونگر)، همسر «پورتر»، از پشت به «پورتر» شلیک می کند. در واقع پس از آن که «وال» عکس «پورتر» را هم راه زنی دیگر (بلو) به «لین» نشان می دهد، این دو برای کشتن «پورتر» زدوبند می کنند. با این همه پنج ماه بعد «پورتر» که تبدیل به یک دیوانه ی روانی تمام عیار شده، بر می گردد...
یک گروه تروریستی که اصل عملکرد آنها بر روی اینترنت است وارد به مرکز کنترل کل نیویورک شده و به نوعی تمام تلویزیون، آب و برق و گاز و مخابرات شهر را تحت کنترل خود در میآورد و دیگر هرگونه عکسالعمل را از دیگران سلب میکند. افسر پلیس «جان مکلین» به همراه هکر جوانی سعی در نفوذ در این گروه و جلوگیری از خراب کاریهای این گروه را دارد.
یک مامور اسرارآمیز سابق سرویس مخفی باید فوراً به فرانسه بازگردد هنگامی که پسر گمشده اش به اشتباه متهم به قاچاق اسلحه و مواد مخدر توسط دولت می شود...
یک ماور سابق پلیس ( جت لی ) بخاطر اینکه به پدرش که یک تبهکار چینی بوده و نیز برادر کوچکترش اجازه داده که به سان فرانسیسکو فرار کنند به زندان می رود . پس از مدتی برادرش توسط یک گروه مافیایی به رهبری دلروی لیندو کشته می شود . لی از زندان می گریزد و به آمریکا می رود تا قاتل برادرش را یافته و از او انتقام بگیرد...
«دکتر بیل کاپا» (ویلیس)، روانشناس مشهور که از خودکشی یکی از بیمارانش شوکه ودچار کوررنگی شده، به دیدار دوست روانکاوش، «باب مور» (باکولا) می رود. «باب» نیز او را به جلسه ی «گروه درمانی»اش دعوت می کند...