مردی خسیس و بداخلاق به نام «اِبنیزر اِسکروج» در آستانه کریسمس با تنگ‌نظری خود قلب منشی همیشه وفادارش را می‌شکند و شب کریسمس طبق معمول تنهاست تا اینکه ارواح کریسمس به سراغ او می‌آیند و او را با خود در سفری طولانی همراه می‌کنند تا چشم او را به اعمال زشتش باز کنند.

جشن سالانه شاهزاده خانم “پونی کوچولو” برگزار می‌شود، اما همه چیز وقتی که اژدهایی هزار ساله از خواب بیدار می‌شود و می‌خواهد فرمانروایی سلطنتی خود را برپا کند به هم می‌ریزد و ...