اسکات (پل راد) که به دلیل سابقه کیفری قادر نیست شغل آبرومندی داشته باشد، تصمیم میگیرد به خلافکاری به نام لوئیس (مایکل پنا) ملحق شود و به خانهای دستبرد بزند. اما اسکات در این خانه به جز یک لباس که فکر میکند لباس مخصوص موتورسواران هست چیزی پیدا نمیکند. به همین جهت وی لباس را به منزل آورده و پس از پوشیدن آن متوجه میشود که این لباس، یک لباس عادی نیست. اما پس از بازگشت به منزلی که لباس را از آن دزدیده دستگیر میشود. اسکات بهزودی متوجه میشود که این لباس خارقالعاده را دانشمندی به نام هنک پایم (مایکل داگلاس) ساخته و حالا این دانشمند قصد دارد از اسکات استفاده کند تا...
با بليد (و نه ماتريکس برادران واچووسکي، 1999)، دوره ي تازه ي فيلم هاي اکشن آغاز مي شود. فيلم در ترکيب اکشن و جلوه هاي ويژه (به خصوص در صحنه ي آغازين) متفاوت و موفق عمل مي کند. «بليد» يکي از نخستين قهرمانان افريقايي – امريکايي داستان هاي مصور است که (با طراحي جين کولن و قصه ي مارو وولفمن) در سال 1973 پا به عرصه گذاشت. دنباله ها: بليد2 (گيلرمو دل تورو، 2002) و بليد: قسمت سوم (ديويد گوير، 2004). ـ داستان: خون آشامي مادر «بليد» را در دوره ي بارداري اش مي گزد. او هنگام مرگ، ناخواسته تمام خصوصيات خوب يک خون آشام را به هم راه بهترين ويژگي هاي انساني به پسرش منتقل مي کند. «بليد» (اسنايپس) رشد مي کند و به شکارچي خون آشام ها تبديل مي شود تا انتقام مرگ مادرش را بگيرد.....
اورفین یک حیله گر و شرور است که میخواهد حاکم سرزمین جادویی اوز شود. او با یک ارتش از سربازان چوبی، شهر زمرد را تصرف میکند و نامش را به اورفینویل تغییر میدهد. او آماده است تا جشن بگیرد تا اینکه دختری به نام دوروتی به سرزمین جادوها میرود و تمام نقشههای او نقش بر آب میکند…
شاهزاده آرتور باید راه سختی را طی کند و به شهرش برگردد. او باید شمشیر را از سنگ بزرگ و سخت بیرون بکشد و با این شمشیر میراث بزرگش را از اول بنا کند ...
مری کاترین در اتفاقی عجیب به اعماق جنگلی منتقل میشود. جایی که جنگ سختی میان سپاهیان خوب و بد در حال رخ دادن است. او با همکاری تیم رگ-تگ تلاش میکند تا دنیای آنان و نیز دنیای ما را نجات دهد…
اسکیپر، کوالسکی، ریکو و پرایویت با عضویت در یک سازمان مخفی به نام باد شمالی مأموریت مییابند تا جلوی دکتر اوکتاویوس به راین بد ذات را که قصد نابودی جهان را دارد بگیرند…
وقتی گارگامل جادوگری شیطانی موجودات کوچک آبی رنگ را از روستایشان اسمارف و خانههای قارچ مانندشان بیرون میکند، این موجودات به وسط پارک مرکزی شهر نیویورک آمده و تا قبل از اینکه گارگامل همه چیز را نابود کند، باید راهی برای بازگشت به سرزمین جادوییشان پیدا کنند…