داستان فیلم مربوط به دکتر روانشناسی است که با استفاده از علم روانشناسی می‌تواند محیط اطراف خود و انسان‌های آن را تحت تأثیر قرار دهد و خیلی راحت بر آنها مسلط شود. کم تر کسی می‌توانست جلوی او طاقت بیاورد وی علی رغم کارهایش فردی آزادی خواه بود و میخواست مانند بقیه انسان‌ها زندگی کند ولی پلیس مسئله را بسیار خطرناک دانسته بود و سعی می‌کرد وی را در زندان‌های امنیتی نگهداری کند . وی به خون خواری نیز معروف شده و در مواردی به کندن پوست صورت، جویدن گردن و رگ‌های قربانی نیز دست می‌زد.

تعطیلات مورد علاقه برای نسل ها... جورج بیلی تمام زندگی خود را صرف هدیه دادن به مردم آبشار بدفورد کرده است. تنها چیزی که باعث می‌شود آقای پاتر نتواند کل شهر را تصاحب کند، ساختمان‌های ساده جورج و شرکت وام است. اما در شب کریسمس 8000 دلار کسب و کار گم می شود و مشکلات جورج شروع می شود. ترجمه از :

داستان در مورد یک جوان بوکسور است که برای یک باند کار میکند که تمامی تبادلات یک بارانداز را زیر نظر دارند. جوان برای این باند همه کار میکند از قتل تا گوشمالی تا زمانی که با یک دختر جوان آشنا میشود و سعی میکند که از این باند بیرون بیاید، اما...

«ماکس کیدی» (دنیرو) چهارده سال پیش به خاطر آزار و اذیت دختری شانزده ساله به زندان افتاده است. او پس از آزادی، برای انتقام سراغ «سام بودن» (نولتی)، وکیل دادگستری، می رود...

«جیمز باند» (مور) و یک جاسوسه ی روسی «سرگرد آنیا آماسووا» (باخ)، برای مقابله با نقشه های «کارل استرومبرگ» (یورگنس)، روان پریش که قصد نابودی جهان را دارد، هم راه می شوند. «استرومبرگ» دستیار دو متر و بیست سانتیمتری دندان فولادی اش، «کوسه» (کیل) را به مصاف «باند» می فرستد...

مورت رینی نویسنده داستانهای جنائی پر فروش و عامه پسند است . او از هنگامیکه ایمی ، همسرش به او خیانت کرده و با مرد دیگری ارتباط برقرار کرده بهمراه سگش عازم کلبه ای دور افتاده در جنگل شده است . او امیدوار است تا با سرگرم کردن خود از طریق نوشتن یک ناول جنایی تازه ، از فکر خیانت همسر سابقش رهایی یابد، اما...

«جیمز باند» (کانری) با پی گیری ماجرای قاچاق الماس در می یابد که دشمن دیرین، «بلوفلد» (گری) می خواهد با الماس، لیزر غول آسایی بسازد و پس از فرستادن آن به فضا، شهر واشینگتن را نشانه بگیرد...