نیویورک. پلیس درستکار، «فرانک سرپیکو» (پاچینو)، به هیچ ترتیبی با فساد هم کارانش نمی تواند کنار بیاید...
نیکولای دالچیمسکی، یک مامور دیوانه کا.گ.ب، دفترچه ای پر از اسامی ماموران مخفی کا.گ.ب «خوابیده» را که در دهه 1950 به ایالات متحده فرستاده شده بودند، می دزدد. این ماموران تکالیف خود را تحت هیپنوتیزم انجام دادند، بنابراین تا زمانی که یک بیت از شعر رابرت فراست به آنها گفته نشود، نمی توانند مأموریت خود را به خاطر بسپارند. دالچیمسکی به ایالات متحده فرار می کند و شروع به تماس با این عواملی می کند که اقدامات خرابکارانه علیه اهداف نظامی انجام می دهند.
دزدی بنام “ادی چاپمن” در طی جنگ جهانی دوم اقدام به چندین سرقت موفق میکند تا سرانجام دستگیر می شود و به زندان می افتد و تصمیم میگیرد برای آلمانیها جاسوسی کند …