سال ۱۹۳۵. برایونی تالیس فرزند ۱۳ ساله خانواده ای مرفه، با متهم کردن معشوق خواهر بزرگترش به جرمی که مرتکب نشده، سرنوشت زندگی خیلیها را بکلی تغییر میدهد. بر اساس رمان عاشقانه انگلیسی، نوشته «یان مک ایوان».
«نیکلاس وان اورتن» (داگلاس)، سرمایه دار مقیم سن فرانسیسکو، چهل و هشت ساله شده است. او به عنوان هدیه ی تولد، از طرف برادرش (پن) به شرکت مرموز CRS معرفی می شود تا در یک «بازی» شرکت کند. اما خیلی زود مشخص می شود که این «بازی»، به شدت واقعی است و خطرات بسیاری را به هم راه دارد...
« لسلى » ( تیلر ) ، با گله دار بزرگ ، « بیك بندیكت » ( هادسن ) ، ازدواج كرده است . از طرف دیگر ، جوانى آسوپاس به نام « جت رینك » ( دین ) كه به « لسلى » نظر داشته ، حالا صاحب یك چاه نفت شده و به رقابت با « بیك » مى پردازد...
سال ۱۹۷۷. «سلی آلبرایت» (رایان) و «هری برنز» (کریستال) هر دو از دانشگاه شیکاگو فارغ التحصیل می شوند. این دو طی یک دوره ی دوازده ساله، گه گاه، با یک دیگر برخورد می کنند. تا این که سرانجام «هری» به «سلی» ابراز عشق می کند.
جیسون بورن مجبور میشود برای انجام یک عملیات از طرف سازمان سیا، به زندگی سابقش، بهعنوان یه قاتل حرفهای بازگردد تا زنده بماند.
دختری به نام «مارنی» (هدرن) که بیماری دزدی دارد در شرکت های مختلف استخدام می شود و دست به سرقت می زند مدیر یکی از این شرکت ها (کانری) با «مارنی» ازدواج می کند و با آگاهی از بیماری همسرش سعی می کند تا درباره ی گذشته اش اطلاعاتی به دست آورد...
«مایکل کلایتون» (جرج کلونی) که قبلا قمارباز قهاری بوده است، از طرف یک شرکت مهم در نیویورک به عنوان وکیل استخدام میشود. کلایتون در طی یک ماجرا متوجه فعالیت های دیگر شرکت می شود و درصدد سامان بخشیدن به اوضاع بر می آید...