سال ۲۰۸۶. سياره ي مريخ به مهاجرنشين زمينيان تبديل شده است. «داگلاس کواييد» (شوارتسنگر)، کارگر ساختماني، هم راه همسرش «لوري» (استون)، زندگي مرفهي دارد؛ اما هر شب کابوسي در مودر سفرش به مريخ مي بيند...
پسر پادشاه و جنگجویان صحرا در برابر امپراتور کهکشانی و کینه جویی بد پدرش می ایستند . هنگامی که پدر خود را و خود را در بیابان دنیا آزاد تنها می بیند به فکر انتقام از حکومت امپراتوری می افتد .
بیشتر موجودات کره زمین مردهاند و بازماندگان هم بخاطر تهاجم موجودات ناشناخته مجبور هستند که در شهرهای حفاظت شده زندگی کنند. زمین تقریبا تبدیل به یک ویرانه شده و مورد هجوم موجودات بیگانهای قرار گرفته است که بوسیلهی یک شهاب سنگ به زمین آمدند و برای همه موجودات سیاره یک خطر بزرگ محسوب میشوند. آکی راس تلاش میکند به دکتر سید و کاپیتان گری ادوارد و گروهش کمک کند تا بصورت غیر نظامی از شر این موجودات ناشناخته خلاص شوند اما…
پس از تهی شدن منابع زمین در طول قرنها، بقای نوع بشر مستلزم مهاجرت به فضا است. یک گروه اعزامی بینالمللی بهسرعت برای یافتن یک سیاره جدید مناسب تشکیل میشود، اما وقتی نقشهها به هم میریزد، خدمه ناگهان بدون برق در یک سیاره عجیب و غریب سرگردان میشوند، جایی که چیزی غیرقابل تصور در کمین است.