فرانک ت. هاپکینز (مورتنسن)، افسر سواره نظام امریکا، در ملاقاتی در نیویورک، با عزیز (الکسی – مال) آشنا می شود که یکی از دستیاران شیخ ریاض (شریف)، عربی ثروتمند است. شیخ صحبت قابلیت های هاپکینز را شنیده و مایل است که او در اقیانوس آتش (مسابقه ی اسب دوانی سالانه ای که شرکت کنندگانش مسافتی سه هزار مایلی را از عربستان تا عراق می پیمایند) شرکت کند…
« مت كالدر » ( میچم ) ، « كى » ( مونرو ) و « هرى وستن » ( كالهون ) را كه قایقشان در حال غرق شدن است نجات مى دهد. « هرى » در عوض اسب او را مى دزد و « مت » و « كى » را همراه با پسر كوچك « مت » ، « مارك » ( رتیگ ) ، در معرض خطر سرخپوستان رها مى كند.