مار بزرگی حافظه خود را در حالی که به یک زن تبدیل می‌شود از دست می‌دهد و عاشق یک شکارچی اژدها می‌شود...‌

فرماندار و همسرش پس از مدت‌ها صاحب دختری می‌شوند و نام او را «فلیسیتی» می‌گذارند. هفت روز پس از تولد نوزاد جشن بزرگی بر پا می‌شود. در این جشن پری‌های مهربان شرکت می‌کنند تا هر یک به نوبه خود هدیه‌ای به او بدهند. ولی در ادامه داستان شاهزاده خانم قصه بر اثر جادو و طلسم یک جادوگر بدطینت به خواب فرو می‌رود...

تاران همراه با گروهی از دوستانش تلاش می‌کند دیگ جادویی سیاه را قبل از اینکه به دست نیروهای اهریمنی بیافتد پیدا کند…

یک پسر یتیم به همراه اژدهای جادویی‌اش وارد شهری می‌شود. اما پدر و مادر خوانده‌اش در تعقیب آنها هستند…

یک موش کور جوان سعی دارد به رؤیای خود یعنی تبدیل‌شدن به یک فوتبالیست دست پیدا کند تا بتواند معدن طلایی که در زادگاهش هست را از سرپرست طمع‌کار آنجا که به او رئیس می‌گویند نجات دهد. اما…