ایوان کودک یتیم ۱۲ ساله که خانوادهاش را نازیها در دوران جنگ جهانی دوم کشتهاند، در کودکی به عنوان مینیاب وارد ارتش میشود. در آخرین ماموریت خود بر خلاف خواست فرماندهاش به کار خطرناکی دست میزند.
نیکولای دالچیمسکی، یک مامور دیوانه کا.گ.ب، دفترچه ای پر از اسامی ماموران مخفی کا.گ.ب «خوابیده» را که در دهه 1950 به ایالات متحده فرستاده شده بودند، می دزدد. این ماموران تکالیف خود را تحت هیپنوتیزم انجام دادند، بنابراین تا زمانی که یک بیت از شعر رابرت فراست به آنها گفته نشود، نمی توانند مأموریت خود را به خاطر بسپارند. دالچیمسکی به ایالات متحده فرار می کند و شروع به تماس با این عواملی می کند که اقدامات خرابکارانه علیه اهداف نظامی انجام می دهند.