پیرمردی در شهری بزرگ زندگی می‌کند و از کل جامعه فاصله گرفته است و در تنهایی به سر می‌برد. خانه‌ی کوچک او در میان آسمان خراش‌هایی است که هر روز بلندتر می‌شوند و اکنون شهرداری می‌خواهد خانه‌ی او را تخریب کند و تخلیه کند. اما پیرمرد حاضر نیست خانه‌اش را به هیچ وجه ترک کند به همین علت با هزاران بادکنک که به خانه‌اش وصل کرده است به پرواز در می‌آید تا سفر پر ماجرایی را آغاز کند. اما بر حسب اتفاق پسر شش ساله‌ی همسایه نیز با او همراه می‌شود و آنها در سفری به سرزمینی دور افتاده ماجراهای جالبی را تجربه می‌کنند.

موسیو بوسیر ، صاحب یک مدرسه خصوصی ، وقتی پسر بزرگترش ، فیلیپ ، امتحانات پایان سال خود را از دست می دهد ، خیلی خوشحال نیست. او تصمیم می گیرد فرزندان خود را به سمت انگلیس بفرستد تا انگلیسی خود را بهبود ببخشد. در عوض ، میزبان فیلیپ ، یک فروشنده ویسكی ثروتمند ، مك فارل ، دختر خود را به نام شرلی را برای زندگی با بوسكیه در فرانسه می فرستد. با این حال ، فیلیپ قبلاً تصمیم گرفته است كه تعطیلات تابستانی را با دوستان خود در یك قایق بادبانی بگذراند ، بنابراین او یك دانش آموز دیگر ، میكوننت را به جای او به انگلیس می فرستد. فریب به زودی کشف می شود اما وقتی فیلیپ و شرلی عاشق می شوند و برای ازدواج به اسکاتلند پرواز می کنند ، اوضاع از بد به بدتر بدل میشود ...

«جیک وایلدر» پس از بهم زدن رابطه با دوست دخترش، با دوستانش شرط می‌بندد که می‌تواند یک دختر زشت به نام «جینی بریجز» را تبدیل به ملکه مجلس رقص دبیرستان بکند...

زمانی که تفسیر غلطی از بازی های کلاسیک ارائه می شود، شخصیت های محبوب بازی های کامپیوتری مانند Pac-Man و Donkey Kong آن را به عنوان اعلام جنگ می پندارند و همانند موجودات بیگانه به زمین حمله میکنند...

یک کبوتر جوان به نام بی‌باک در آرزوی تبدیل شدن به یک قهرمان بزرگ است. در همین حین او خبردار می‌شود که سرویس رویال کبوترهای خانگی در حال استخدام نیرو است. گروهی که به سادگی هر کبوتری نمی‌تواند عضو آن شود و تمامی اعضای آن از کبوتران قدرتمند و شجاع هستند. بی‌باک برای نام‌نویسی در گروه عازم لندن می‌شود و در آنجا با کبوتری به نام باگسی دوست می‌گردد و این آغاز ماجراهای جالبی است که برای او رخ خواهد داد. آیا او سرانجام به آروزیش می‌رسد؟