کریسمس سال 1183. »هنری دوم« (اوتول)، پادشاه انگلستان و نیمی از فرانسه، ده سالی است که همسرش، »الینور« (هپبرن) را به جرم دخالت در امور مملکتی به برج سالزبری تبعید کرده است. »هنری« می خواهد جانشین خود را تعیین کند؛پس »الینور« و سه پسرش، »جفری« (کاسل)، »ریچارد« (هاپکینز) و »جان« (تری) را فرا می خواند...

بهار پراگ، سال 1968. زندگی «توماس» (دی لوییس)، جراح برجسته ای که علاقه ی خاصی به زنان دارد، پس از ورود تانک های روسی به پراگ و سقوط حکومت آزاد، دچار تغییرات بزرگی می شود.

پس از یک زمین لرزه عظیم در کالیفرنیا، یک خلبان چرخبال نجات سفری خطرناک را در سراسر ایالت انجام می‌دهد تا دختر قطع رابطه کرده‌اش را نجات دهد.

مایکل پاپاس و دوست دخترش کتی از سواحل ماسه ای سفید یک جزیره یونان و همچنین طبیعت آزاد مردم محلی لذت می برند. هنگامی که مایکل با لینا ملاقات می کند ، که از یونان از پاریس در حال انجام کارهای باستان شناسی است ، با این قریبه زیبا دوست می شود. کتی ، از نزدیک شدن لینا به مایکل ناراضی است ، با این زن مقابله می کند - فقط با این کار باید به طرز غیرمنتظره ای از دلهره هایش رنجیده شود.