«اجکوم» (هنکس) سر نگهبان بخش محکومان مرگ یک زندان ایالتی است. یکی از زندانیان، سیاه پوست تنومند و قوی هیکلی به نام «جان کافی» (دانکن) است که به اتهام قتل دو دختر بچه، به اعدام محکوم شده، در حالی که نیروی خارق العاده ی شفابخشی دارد.
«اَدی» نه ساله است و مادر خود را از دست داده و به جز خالهاش کسی را ندارد که از او مراقبت کند. او در مراسم تدفین مادرش، با مرد شیادی به نام «موز» آشنا میشود که یکی از دوستان قدیمی مادرش است و برای رفتن به خانهی خالهاش در «میزوری» با او همسفر میشود.
«تامی» پس از گرفتن عفو مشروط، از زندان آزاد شده و پیش خانوادهاش برمیگردد. او متوجه میشود که اهالی آن منطقه مجبور به ترک زمین و خانههایشان شدهاند و خانوادهی خودش نیز، آمادهی سفر به کالیفرنیا برای کار و ادامه زندگی است.
تريلري تلفني، که بايد آن را ادامه ي امروزي نمونه هاي کلاسيک اين ژانر مثل « ببخشید، شماره اشتباه گرفتید» (آناتول ليتواک، 1948) محسوب کرد. امتياز اصلي در به روز کردن موفق قراردادهاي ژانر را بايد نه به اليس کارگردان، بلکه به لري کوئن نويسنده ي داستان مبناي فيلم نامه به عنوان مؤلف واقعي فيلم داد. ـ داستان: لس آنجلسی. جواني به نام «رايان» (اوانز) از طريق تلفن هم راه خود، به طور اتفاقي، در جريان ربوده شدن «جسيکا مارتين» (بيسينگر) قرار مي گيرد. او با اين که نه «جسيکا» را مي شناسد و نه مي داند در کجا و براي چه گرفتار شده مي کوشد تا کمکش کند...