دو آمریکائی بهنامهای «تامریپلی» (دلون) و «فیلیپ گرینلیف» (رونه) برای سفر تفریحی به ایتالیا آمدهاند. «تام» در پی به دست آوردن پنج هزار دلاری است که پدر فیلیپ در صورت ترغیب پسرش به بازگشت به آمریکا پرداخت خواهد کرد. اما تام، آرامآرام، جلب زندگی بیدغدغه فیلیپ، محبوبهاش (لافوره) کشتی تفریحی او میشود و تصمیم میگیرد که به جای ترغیب فیلیپ به بازگشت به آمریکا، او را به قتل برساند و خودش جای او را بگیرد...
دو برادر به نام های «هنک» (پاکستن) و «جیکوب میچل» (تورنتن) به هم راه یکی از دوستان شان به نام «لو» (بریسکو)، یک هواپیمای تک موتوره ی سقوط کرده را در میان درختان جنگلی پوشیده از برف پیدا می کنند. در این هواپیما جسد فاسد شده ی خلبان و یک چمدان پر از پول به میزان چهار میلیون دلار وجود دارد. آنان تصمیم می گیرند تا فصل بهار و آب شدن برف ها و پیدا شده هواپیما، پول ها را پنهان کنند...
"جیمز فردی" فرمانده نیروی دریایی آمریکا دستورات جدید دریافت می کند:با همراهی "دیوید جونز" یک شهروند بریتانیایی،کاپیتان "آندرس" تفنگداری سرسخت و گروهش،"بوریس واسیلوف" متحدی روسی و خدمه زیر دریایی اتمی به قطب شمال رفته و کارکنان یک ایستگاه هواشناسی را که در قله دنیا قرار دارد نجات دهند...