وقتی رجی توسط صاحب پستفطرتش، داگ، در خیابانهای فقیرنشین شهر رها میشود، رجی مطمئن است که صاحب محبوبش هرگز بهعمد او را رها نمیکند. اما هنگامی که رجی با باگ، یک سگ ولگرد، زبونباز و بددهن آشنا میشود که از آزادی خود لذت میبرد و معتقد است صاحبها فقط برای بازندههاست، رجی در نهایت متوجه میشود که در یک رابطه سمی قرار داشته و شروع به درک داگ میکند که چهقدر سنگدل و حقیر است.
زویی میلر، یک متخصص رایانه فوقالعاده باهوش که علاقهای به عشق پرشور ندارد، وقتی زک، ستاره فوتبال مدرسه، دچار فراموشی میشود و زویی را با دوست دخترش اشتباه میگیرد، زندگیاش زیر و رو میشود.