تاریخچه تخیلی سفر دو انقلابی افسانه‌ای به دور از خانه قبل از آنکه در دهه 1920 برای کشورشان شروع به مبارزه کنند.

امريکاي مرکزي. «سرگرد آلن شيفر» (شوارتسنگر) و تيم ورزيده ي سربازان منتخبش مأموريت مي يابند تا چند سرباز اسير ارتش امريکا را نجات دهند. در جنگل هاي انبوه، حادثه هاي عجيبي اتفاق مي افتد. موجودي نامرئي و ناشناخته، که از سياره اي ديگر به زمين آمده، افراد را يکي يکي شکار و سربه نيست مي کند.

«کلرنس وورلی» (اسلیتر)، فروشنده ی خیر اما بی قابلیت با دختر ملیحی به نام «آلاباما» (آرکت) آشنا و دل باخته اش می شود. حتی وقتی «کلرنس» می فهمد که «آلاباما» در واقع از رئیسش پول گرفته تا با او رابطه برقرار کند، باز هم از عشق و علاقه اش به او کاسته نمی شود. «آلاباما» واقعا مایل است با «کلرنس» بماند ولی مطمئن است که رئیسش، «درکسل» (اولدمن) از این ماجرا زیاد خوشحال نخواهد شد...

لولا تماسی از دوست‌پسرش، مانی، دریافت می‌کند. او ۱۰۰,۰۰۰ مارک آلمان را در یک قطار مترو گم کرده است که متعلق به یک آدم خطرناک است. او ۲۰ دقیقه فرصت دارد تا این مبلغ را تهیه کند و به ملاقات مانی برود. در غیر این صورت، مانی مجبور است برای تهیه پول از یک مغازه دزدی کند. سه سناریوی متفاوت ممکن است بسته به برخی رویدادهای جزئی در طول دویدن لولا اتفاق بیفتد.

« جان رابى » ( گرانت ) دزد حرفه‏اى سابقه‏دار امریكایى پس از خدمت قهرمانانه در نهضت مقاومت فرانسه ، دوران بازنشستگى‏اش را در « كوت دازور » مى‏گذراند و به « گربه » مشهور شهرت دارد ...

دختری جوان در شهر کوچک آلاسکا کشته می‌شود و یک کارآگاه از شهری دیگر برای بررسی این قتل به آلاسکا می‌آید. کارآگاه ویل دورمر با بازی پاچینو زمانی که سعی دارد که مظنون را دستگیر کند به صورت تصادفی به همکارش شلیک می‌کند. او به جای این که این اتفاق را تایید کند، عذری می‌تراشد و می‌گوید جای دیگری بوده است. اما طفره رفتن از تایید این قتل عذاب وجدان و احساس گناه او را برای کشته شدن همکارش بیشتر می‌کند. او حالا نه تنها باید معمای قتل را حل کند بلکه باید با عذاب وجدانش کنار بیاید و با تهدیدات کسی که ناظر قتل بوده است هم مقابله کند. الی بر با بازی هیلاری سوانک هم کارآگاه محلی است که تحقیق برای پیدا کردن قاتل همکارشان را پی گرفته است. کسی که ویل دومر باید از چنگ او هم خلاصی یابد.

سفر خانوادگی به یک خانه اجاره‌ای لوکس به وضع ناگواری تبدیل می‌شود وقتی یک حمله سایبری دستگاه‌های‌شان را از کار می‌اندازد و دو غریبه جلوی درب منزل آن‌ها ظاهر می‌شوند.