سارق جوانى، « بن هارپر » ( گریوز ) به جرم قتل اعدام مىشود اما به واعظ روان پریش، « هرى پوئل » ( میچم ) بروز نمىدهد كه پول سرقتى خود را كجا مخفى كرده است. « هرى » نیز پس از آزادى سراغ خانواده ى « هارپر » مىرود و مىكوشد تا از جاى پولها باخبر شود. پسر كوچك خانواده، « جان » ( چاپین ) مىداند كه پدرش پولها را در عروسك خواهرش ( بروس ) مخفى كرده...
"ژولیان" با اسکورت زنان سالخورده در لس آنجلس برای خود کسب و کار پر منفعتی راه اندازی کرده است.او با "میشیل"،همسر یک سیاستمدار محلی رابطه برقرار می کند.یکی از مشتریان او به قتل می رسد و کارآگاه "ساندی" او را وادار می کند در مورد دیگر مشتریانش اطلاعات دهد.
«دکتر بیل کاپا» (ویلیس)، روانشناس مشهور که از خودکشی یکی از بیمارانش شوکه ودچار کوررنگی شده، به دیدار دوست روانکاوش، «باب مور» (باکولا) می رود. «باب» نیز او را به جلسه ی «گروه درمانی»اش دعوت می کند...
روانپزشک مشهور لندن، دکتر مایکل گلس در رشته خود بهترین است. وقتی کمیسر روی واشبرن از او میخواهد زنی را که در مرگ مرموز یک ورزشکار مشهور نقش داشته است ارزیابی کند، دنیای او تغییر میکند... کاترین ترامل یک رماننویس آمریکایی است و قتلهایی که او در رمانهایش به تصویر میکشد، بیشتر و بیشتر از آنها انجام میشود. در زندگی واقعی. بین او و دکتر گلس، جذابیت فوری است. گلس مجذوب این زن زیبا می شود که تاریک ترین غرایز او را بیدار می کند. او که در یک بازی به دام افتاده است که معتقد است در آن تسلط یافته است و مجذوب زیبایی او شده است، به تدریج از تمام محدودیت هایی که برای خود تعیین کرده بود تجاوز می کند. با نزدیکتر شدن قتلها، رودرروی بیرحمانهای بین روانپزشک و این زن اغواگر و ترسناک رخ میدهد. ترجمه از: yavar.love