این فیلم ماجراهای پیامد یک شب بدمستی سه ساقدوش و یک داماد است در لاسوگاس، دو روز پیش از عروسی. صبح روز بعد وقتی در اتاق نیمه ویران هتل بیدار میشوند یک ببر در حمام است و دندان یکی شکسته و از همه مهمتر، داماد گم شده است و یک ماشین پلیس در پارکینگ هتل به نام آنها پارک شده...
یک کلاهبردار حرفه ای، زنی جوان و جذاب را به کار می گیرد. اما زمانی که رابطه ای عاشقانه میان این دو شکل می گیرد، اوضاع پیچیده می شود و...
"استیو واکر" (جونز)، بهعنوان مربی تیم دو و میدانی کالج شهر به گادولفین میآید و در مهمان خانه "ریش سیاه" اتاق میگیرد. مهمانخانه را چند پیرزن اداره میکنند که خود را نوادههای یک دزد دریائی مشهور به "ریش سیاه" میدانند. پیرزنها برای بازپرداخت مبلغ رهن مهمانخانه مشکل دارند و با کمک معلم کالج، "خانم بیکر" (پلهشت) مجموعهای از اجناس عتیقه را حراج میکنند. "استیو" ظرفی متعلق به همسر دهم "ریش سیاه" را میخرد که جادوگر بوده و "ریش سیاه" را نفرین کرده که تا ابد در برزخ سرگردان باشد، مگر اینکه کار نیکی بکند...
یک پلیس سر سخت و میانه رو وظیفه دارد که یک زن فاحشه را از لاس وگاس به فینیکس ببرد و از او محافظت کند تا آن زن بتواند در دادگاه محاکمه ی یک گروه خلافکاری شهادت دهد. اما بسیاری از مردم شرط بندی کرده اند که آن ها نمی توانند زنده به داخل شهر وارد شوند.